یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

بنام خدای رنگین کمان

+مامان زندگی یکجوری شده انگار واقعی نیست انگار دارم خواب می بینم یا فیلم می بینم یا حتی دارم داستان می خونم

_ باهات موافقم آدم باورش نمیشه این همه اتفاق واقعی باشه. کاش آخرش متل بیشتر قصه ها با خوبی و خوشی تموم بشه 

نظرات 6 + ارسال نظر
ربولی حسن کور پنج‌شنبه 3 آذر 1401 ساعت 09:09 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
درک این اوضاع برای همه سخته بخصوص برای بچه ها
امیدوارم در پایان کار بیشتر مردم خوشحال باشند

سلام آفای دکتر
امیدوارم اینطور باشه

الهام قدسی پنج‌شنبه 3 آذر 1401 ساعت 21:08

به نظرت یعنی میشه؟؟؟؟

فقط میشه امید داشت

مینو شنبه 5 آذر 1401 ساعت 09:35 http://Minoog1382.blogfa.com

چقدراتفاقات این دوماه واندزیادبوده.ازتوان ماخارج شده چه برسه به کم‌سن وسالهاوبچه هامون

خیییلی زیاد بود
هنوز یکی هضم نشده و براش سوگواری نشده بعدی و بعدی و بعدی اتفاق افتاده

نسیم شنبه 5 آذر 1401 ساعت 11:17

آمین

ربولی حسن کور دوشنبه 7 آذر 1401 ساعت 20:32

هوراااا
بالاخره کامنتها را تائید کردین


خیلی وقت ها یادم میره اینجا هم هست. از بس مجبورم خودسانسوری کنم کمتر به اینجا سر می زنم

ربولی حسن کور چهارشنبه 9 آذر 1401 ساعت 23:21 http://Rezasr2.blogsky.com

دست شما درد نکنه
یکدفعه بفرمایید ما را هم فراموش می‌کنید دیگه


اختیار دارین مگه میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد