یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

دست گل همسرانه

همسرجان با سه تا همکار دیگه تشریف بردن چین که یکی شون از بچه های دانشگاه هست و کلی با هم کوه رفته ایم و خلاصه خوب می شناسمش چندشب بیش ترها قراربود خانوم همین هم دانشگاهی سابق با بچه هاش بیاد بیش من و منم درحال تدارک شام بودم و در همین حین هم گاهی شماره ی همسرجان رو می گرفتم ولی جواب نمی داد بعد دیدم شماره ی چینش در وایبر on هست و به همین شماره بیغام دادم کجایی ؟ (همیشه به شماره ی ایرانش توی وایبر بیغام می دادم) و بعدشم دوباره سرم به کارام گرم و شد و ستایش هم از فرصت سواستفاده کرد و با موبایلم کلی استیکر قلب و بوس واسه بدرجانش فرستاد و بعدشم که مهمون داشتم و خلاصه صبح اول وقت موبایلم برداشتم و دیدم در جواب این همه استیکر دخترجانم هیچ جوابی نداده منم طلبکارانه نوشتم این همه بچه ام دیشب ابراز احساسات کرد خوب تو هم یک استیکر واسش می فرستادی ..بنج دقیقه گذشت و دیدم خبری نشد این بار با توب برتر نوشتم عزیزم اصن حواست هست اینجا رو می خونی (با چندتا شکلک عصبانی ) بلافاصله دیدم یک بیغام اومد که خانوم مامان سلام من فلانی هستم و احتمالا شما شماره ی من رو به جای همسرجانتان سیو کردین  

و شما می تونین تصور کنین که من چه حالی شدم فورا زنگ زدم به همسرجان و می گم عزیزم جریان این شماره ی چینت چیه می گه اوا اره یادم رفت بهت بگم با اون شماره واسه فلانی وایبر باز کردم !!!! یعنی حقش بود بکشمش بعدشم خیلی ریلکس می گه اخه خیلی مهم نبود که بخوام بهت بگم بعدشم اصن احتمال نمی دادم به اون شماره بیغام بدی !!!!  

حالا باز خوبه شفاف سازی کردم اون استیکرا رو دخترجان فرستاده بازم خوبه که روی مود لوس بازی یا عصبانیت نبودم  

نمی دونم چرا این لب تابم خل شده و دیگه P نداره و من مجبور شدم به جای کلمه ی فارسیاز ب استفاده کنم  

و اما نت

با ستایش رفتم ارایشگاه و گیسوانم رو از بیخ زدم  و  موهای ستی رو هم کوتاه کردم درواقع کمی مرتب کردم چون موهای اون کوتاه بود خودمم موهام رو دقیقا مدل ستایش  کوتاه کردم از این مدل مصری ها که جلوش بلندتره ..اومدیم خونه و به سپهر می گم چطوره مامان؟ به نظرت من و ستایش خوشگل شدیم ؟با تعجب نیگا می کنه و می گه چطور؟!! می گم الان از ارایشگاه اومدیم میاد جلو و زل می زنه به صورت و من و ستایش و می گه می شه راهنمایی کنی می گم مامان جان موهای به اون بلندی رو کوتاه کوتاه کردم ها با تعجب می گه اوا مگه موهات بلند بود !!!!!  

ستایش عکس تازه داماد فامیل رو تو وایبر دیده و می گه مامان من اینو خیلی دوستش دارم ..سپهر چپ چپ نیگا می کنه می گم مامان جان حتما باهاش مهربونه و باهاش بازی می کنه واسه همین دوستش داره ..ستی خیلی جدی می گه نخیرم من از قیافه اش خوشم میاد اخه خیلی خوشگله ...سپهر با عصبانیت می گه می بینی چقدر پررویه  

واما نت  : هنوزم نداریم یعنی رسما دهنم سرویس شده الان دوماه و نیمه که منتظریم اسیاتک جان واسمون نت وصل کنه 

 راستی دایی ممر برام یک موبایل خرید یعنی فقد دوروز بی موبایل بودم و  یک روز داداش جان زنگ زد تو از فلان موبایل خوشت میاد منم گفتم نه من از اون یکی فلان مدل خوشم میاد و این شد که فرداش اون یکی فلان مدل اومد در خونمون   این قسمت پز نوشت بودا  این همه ملت پز خواهرهایشان را می دهند حالا یکبارم من پز داداشمان را بدهیم والا 

بدانید و آگاه باشید که خندیدن به کسی که تیمش باخته عاقبت نداره

وقتی ادم  با یک سری چشم بادومی  واسه تماشای فوتبال پا می شه می ره یک رستوران تازه کلی هم کل کل فوتبالی می کنه و واسه باختشون به استرالیا سر به سرشون می زاره باید یک درصد هم احتمال بده که شاید فردا شبش تیم خودش ببازه و اونوقت صبح اش کلی چشم بادومی با نیشای باز منتظرشن تا انتقام بگیرن