یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

چهارشنبه سوری

معمولن اینجوری هست که خانواده ها نگران کارهای خطرناک فرزندانشون هستن مخصوصا پسرهای جوان و نوجوان شون که کم تجربه و پر انرژی هستن 

توی خونه ی ما برعکس هست و ما همگی باید نگران همسرجان و شیطنت هاش باشیم و اینجوری هست که هرسال میگم عزیز دلم فقط یک آتیش روشن می کنیم و از روش می پریم لطفا چیزی نخر و هرسال هم همسر میگه وا نه بچه ها دوست دارن فشفشه و ترقه داشته باشن و ذوق می کنن و اینجوری هست که من باید یکی از بچه ها رو هرسال با پدرجان شون راهی کنم تا مواظب بابا باشن که چیز خطرناک نخره و به دو سه تا تیکه وسیله ی آتیش بازی اکتفا کنه 

امسال هم به همبن منوال گذشت و در حالی که همه مون به پدرجان عزیز پنجاه و خورده ای ساله التماس می کردیم یک گوشه آروم وایسته و ترقه هاش رو توی آتیش نندازه تا ما با خیال راحت بپریم سپری شد  

البته امسال یک استثنا هم داشت اونم اینکه موقع روشن کردن یکی از فشفشه هاش دستش رو سوزوند و کارش به درمانگاه و پانسمان رسید و البته همچنان باز هم پر از هیجان و انرژی بود و وقتی برگشت بازم می خواست آتیش بسوزونه

 

نظرات 5 + ارسال نظر
ربولی حسن کور چهارشنبه 23 اسفند 1402 ساعت 07:53 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
چه خوب که هنوز کودک درونشون فعاله.
پس مثل من خوبه؟

سلام آقای دکتر
خیلی خوب همجنس تون رو توجیه می کنین. کودک درون

فاضله چهارشنبه 23 اسفند 1402 ساعت 11:59 http://golneveshteshgh.blogsky.com

عزیزم

آذین چهارشنبه 23 اسفند 1402 ساعت 15:23

وای خدا... عین بابای من و فرقش اینه که
ایشون با هفتاد سال سن همینن همچنان و دیشب هم شنیدم که به بهانه ی نوه ها که هیچ علاقه ای به آتیش و ترقه ندارن باز داشتن آتیش میسوزوندن.
بلا دور باشه خداروشکر که مشول جدی پیش نیومده برای دستشون.

چشمام قلبی شد برای پدر
پس امیدی به بالارفتن سن نداشته باشم و فایده نداره

ربولی حسن کور شنبه 26 اسفند 1402 ساعت 09:32

هورا
به کامنتها جواب دادند!

آذین یکشنبه 27 اسفند 1402 ساعت 06:40

عزیزممم
نه متاسفانه
تازه تجربه ثابت کرده با بالا رفتن سن بدترم میشن زنده باشن الهی در کنار شما


ممنون آذین عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد