یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

موهام

موهام رو خیلی وقت بود کوتاه نکرده بودم و دیگه تا کمرم رسیده بود یکدفعه تصمیم گرفتم برم کوتاه کوتاه بکنم

اولش زنگ زدم به یک خانوم ارایشگری که مدت ها بود توی اینستاگرام کارهای کوتاهی اش را دنبال می کردم و خانوم منشی فرمودن سمیرا جون وقتشون تا آخر 1400 پر هست و می تونم برای آخر فروردین بهتون وقت بدم و درضمن قیمتشون هم 550 هزار تومن هست. همین که گوشی رو قطع کردم فورا آتفالوش کردم. آخه مگه چه خبره تازه اینجور هم سرش شلوغ بود. من اگر می خواستم از جراح قلب وقت بگیرم زودتر بهم نوبت می داد تازه اینی که میگم وقت نداشت، اول دی ماه بهش زنگ زده بودم. هیچی دیگه دوباره شروع کردم پرس و جو کردن واسه یک آرایشگر خوب که موهام رو بعد سالها بدم دستش و با یوگین جون( آدم یاد یوگی و دوستان میوفته) آشنا شدم و دیروز  از این کله ی شهر کوبیدم رفتم اون کله ی شهر و موهام رو کوتاه کردم و الان حس سبکی دارم البته دلم کوتاه تر می خواست یوگین جون با لهجه ی خاصش فرمودن دیگه بیشتر از این کوتاه کنم شبیه مامی ها(منظورش مادربزرگ ها) میشی و بزار این مدلی برات کوتاه کنم که جوونتر بشی :))


چند روز پیش ترها دایی ممر اومده بود خونه مون و یک نگاهی به درخت کریسمسی که ستی با کمک ریسه های سبزرنگ روی دیوار اتاقش درست کرده بود انداخت و یک نگاهی هم به جورابی که پایین درخت گذاشته بود کرد و سرتکون داد و گفت دایی جون اگر بابانوئل توی این جوراب برات نریده بیار بده من برات برینم. بعد از این بیانات گهربار دایی جان، ستی فورا جوراب و رو جمع کرد و درخت بیچاره رو هم فرداش از روی دیوارش کند. البته بماند که سپهر یک لبخند رضایت روی لباش بود و مطمئنم توی دلش داشته دایی جانش رو تحسین می کرده


دایی جان خودم هم بعد از شش ماه اقامت در بلاد کفر و بازدید از فرزندانش دارن برمی گردن و مامانم هم میاد که برادرش رو ببینه و خلاصه که روزهای خوشگلی پیش رو دارم دلم برای دورهمی هامون تنگ شده بود


نظرات 11 + ارسال نظر
ربولی حسن کور سه‌شنبه 28 دی 1400 ساعت 16:06 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
خب شما هم مثل عسل موهاتونو میفروختین!
فکر کنم دیگه رسم درخت کریسمس هم از خونه تون جمع شد!
چشمتون روشن. امیدوارم خوش بگذره

سلام آقای دکتر
راست می گین ها حیف شد حواسم نبود
دفعه ی بعد انشالله

حنآ سه‌شنبه 28 دی 1400 ساعت 16:33 http://Olivee.blogsky.com

مبارکت باشه
ولی یکی از سخت ترین تصمیمات زندگیه دو راهی بین موی بلند و کوتاه :))
جدییی 550? فقط واسه یه کوتاه کردن :/

در مورد این دوراهی کاملن موافقم
فکر کن! انصافا خیلیه

خانمی سه‌شنبه 28 دی 1400 ساعت 17:02

مبارک باشه کوتاهی موها
چه دایی با مزه ای دارن بچه ها

معمولن تربیت رو به باد فنا میده و بعدش هی باید تذکر بدی تو از این کلمات دایی جانت استفاده نکن
البته دیگه الان بزرگ شدن و خودشون در جریانن
وقتی کوچولو بودن هی باید می گفتم دایی ممر اشتباه کرد و این حرفش زشت بود
از دست این دایی ممر

سمیه.س سه‌شنبه 28 دی 1400 ساعت 17:31

عااااشق دایی ممر هستم.خیلی روحیاتش بهم نزدیکه

monparnass چهارشنبه 29 دی 1400 ساعت 01:14 http://monparnass.blogsky.com

سلام
" پرس و جو کردن واسه یک آرایشگر خوب که موهام رو بعد سالها بدم دستش ...."

پرس و جو ؟!!!
وقتی قراره مو خیلی کوتاه بشه هر آرایشگری نمیتونه این کار رو بکنه ؟
پس چه لزومی داره از این ور شهر بکوبی
و بری تا اون ور شهر ؟
نهایتش سر دوهفته رشد موها هر نوع ایرادی احتمالی در کوتاه کردن مو ها رو برطرف میکنه دیگه !!!

نهایتا
فرقی میکرد اگر بجای
" یوگین جون"
مثلا پیش
"توگین جون "
یا
" شوگین جون"
موهات رو کوتاه می کردی؟

هم به خونه اتون نزدیکتر بودند و هم دستمزد کمتری میگرفتند
تازه
کیک و قهوه هم در سالن انتظارشون سرو می شد!!!!

دیگه وقتی چندسالی می‌شده که به موهات دست نزدی یک وسواس خاصی میاد سراغت که نکنه یک وقت خراب بشه و پشیمون بشی
اصن همین که تصمیم می گیری موهای به این بلندی رو کوتاه کنی و خیلی ها هم اطرافت هی میگن وااای حیفه و موهای خوبی داری و نکن و از این حرف ها
حالا نگرانی پشیمون بشی از کوتاه کردن خب حداقل خوشگل کوتاه شده باشه که دیگه از انتخاب آرایشگر پشیمون نباشی

مهری چهارشنبه 29 دی 1400 ساعت 10:52

سلام وقتتون بخیر عاشق این جملات قصار و رفتار دایی ممر هستم هر خانواده نیاز به یه حتی کلی دایی ممر داره اونم تو این اوضاع احوال ه=افسردگی خدا زیادشون کنه

موافقم
قشنگ حال و هوای جمع عوض میشه
بچه ها هم عاشق همچین تیپ هایی هستن که برخلاف عرف اون دیسیپلین بزرگانه باهاشون رفتار بشه

زهرا چهارشنبه 29 دی 1400 ساعت 11:21 http://pichakkk.blogsky.com

به به. موهای نو مبارک
هر چند من طرفدار همون موهای بلندت بودم و منم تو اون‌ گروهم که میگم‌حیف بودا
دورهمی ها خوش بگذره

قربونت
بلی تو هم جزو اون گروه بودی که سعی داشت نظر منو عوض کنه

مخمور پنج‌شنبه 30 دی 1400 ساعت 11:34 http://mastoori.blogfa.com

سلام
مبارک باشه
دورهمی ها و خلوت های پر از خوشی داشته باشی با این استایل جدید و تصمیم جسورانه

سلام مخمور جان
ممنونم مهربون

پت پنج‌شنبه 30 دی 1400 ساعت 13:37

سلام پریسا جون

موهای نو مبارک باشه

در مورد آرایشگاه، چیزی که من متوجه شدم اینه که برای موهای خیلی کوتاه آرایشگر اگر نوع سر و موها رو نشناسه خیلی خوب نمیتونه انجام بده. اگر خیلی کوتاه نباشه مو، خیلی سخت نیست. ولی موی کوتاه خیلی سخته انگار.

منم مثل شما مدت زیادی بود که موهام خیلی بلند شده بود. اواخر تابستون کوتاه کردم و فرستادم برای یه موسسه اینجا که موها رو کلاه گیس میکنند برای کسانی که موهاشون رو از دست دادند و بهشون مجانی میدند. موهای من اینجا خیلی رایج نیست و برای کلاه گیس هم موهای زیادی لازمه. برای همین طی سالهای آینده این کارو ادامه میدم بلکه مجموع موهام بشن یه دونه کلاه گیس

سلام پت جان
چه کار جالبی کاش بفکر منم رسیده بود چون موهام خیلی بلند بودن و احتمالن میشد یک کلاه گیس... حیف حواسم نبود

عابر پنج‌شنبه 30 دی 1400 ساعت 16:43

آخییی ستی ، اگر خاله داشت حتما توی اون جوراب کادو بود
واقعا مثل اصحاب کهف شدم کوتاه کردن مو ۵۵۰ شده

آره والا
دیگه اون زیادی گرون می گرفت

کیانا جمعه 1 بهمن 1400 ساعت 21:06

وای واقعا به خاطر یوگین جون اومدی آراویرا!؟
راضی بودی حالا!؟مبارکت باشه پریسا جون‌

اااا پس تو هم می شناسیش
آره اومدم تا اونجا و واسه من خیلی دور بود
آره کیانا. خیلی مدل موهام رو دوست دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد