گاهی از یک کلمه اینقدر جاهای بی مورد استفاده میشه که مفهومش رو از دست میده. من اینجور مواقع میگم به اون کلمه خیانت شده
شما فرض کن رفتی آرایشگاه از همون دم درب یکی بهت میگه سلام عشقم مانتوت رو بده آویزون کنم. یک کم اونطرف تر ناخون کار در حالی که یک لیوان چای دستش هست میگه عشقم رنگ لاکت رو انتخاب کن تا بیام.اونور سالن خانومی که مو کوتاه می کنه خطاب به مشتری زیر دستش میگه عشقم ببین چطوره شده راضی هستی و جواب می شنوی واااای فی فی جون عشقم چقدر قشنگ شد ممنونم
داری با مامان یکی از همکلاسی های دخترت چت می کنی و آخرش میگی خداحافظ چی چی جون و اون تایپ می کنه شبت بخیر عشقم
خب آخه چرا همچین می کنین؟! الان دیگه واسه ی من عشقم معنی نداره. یک چیز هجو و بی هویت شده
دیروز یک کلیپ می دیدم از افغانستان که روی بیلبورد نوشته بودن آزادی ات مبارک هموطن
احساس کردم دوتا کلمه ی آزادی و هموطن رسما به فنا رفتن
نکنین توروخدا
سلام
حالا باز خوبه هنوز بین دو جنس مخالف گفتن عشقم مد نشده
آره والا
اصطلاحا کلمه دستمالی میشه
اینم اصطلاح جالبیه
واقعا!
بدیش اونجاست که آدم به خودش میاد میبینه همونطوری شده :(
باهات موافقم...متل جون یا عزیزم که طفلی ها کلن بی مفهوم شدن و هرجایی ازشون استفاده می کنیم
اخ اخ ای گفتین رسما به ادمایی که اینجوری صحبت می کنن الرژی دارم خودمم سعی می کنم بخصوص تو پیام دادن رعایت کنن مثلا به همکارم تا جایی که می شه نه می گم دوست جون نه خواهر جون مثلا می گم همکار جان و ... بابا ادم که به هر کسی عشق و دوست و جون نمی گه تازه اینایی که راحت عشقم می گن خیلی راحت تر می شورنت می زارنت کنار بیلبور افغانستانم خیلی جالب بود خوب به نظرم از صنعت ایهام استفاده کرده
آره خداییش دیگه به هرکسی که نمیشه گفت دوست جونم... کلمه ی دوست حیف میشه
سلام
وای پریسا سخن از زبان من می گویی
من انقدر به کلمات حساسم و خست به خرج می دهم در استفاده اشون که نگو
مثلا شاید طرف را عزیز خطاب کنم اما باید از خیلی فیلترها بگذرد تا م مالکیت به اسمش اضافه شود یا در استفاده یا اضافه کردن پسوند جان به انتهای اسم یا فامیلی و .. کسی هم به همین شدت حساسم
و موارد از این دست علی الخصوص در محیطهای سازمانی و حرفه ای که دارد به لجن کشانده می شوند این کلمات
چه کار خوبی می کنی مخمور جان
والا بقول پت ،آدم یکدفعه بخودش میادو می بینه مثل بقیه شده. من خیلی سعی می کنم حواسم رو جمع کنم تا بار معنایی کلمه رو با استفاده ی نابجا از بین نبرمش
من دیگه به بچه ی خودمم نمیتونم بگم عزیزم
احساس میکنم بیمزه ست
گند می خوره به کلمه
سلام
اومدم ببینم چطوری عشقم
حالا اینا که خوبن من بیشتر نگران این کلماتم: کار آفرینی؛ خودکفایی؛ مدرسه ی غیر انتفاعی؛ واکسن ملی ( کلا هررر چیز ملی ) چون پوششی شده برای بودجه ی تپل! گرفتن از بیت المال و هیچ کار نکردن
هوفففف از این مدل کلمات که زیاد داریم
الان که دارم فکر می کردم چقدر این کلمه ی کلی رو حقیر کردن.. خودروی ملی، کفش ملی، این آخری هم واکسن ملی
من و همسرم باهم دو سال دوست بودیم ،ماه های اول دوستیمون دقت کردم دیدم اصلا به ندرت پیش میاد به من بگه عزیزم،وقتی هم میگه قند تو دل من آب میشه.یکسال که گذشت دیدم ااا داره بیشتر لفظ عزیزم به کار میبره.به خواستگاری و نامزدی که نزدیک شدیم بهم گفت عشقم.
بعد از عقد یه شب داشتیم باهم حرف میزدیم،گفت من نظرم این بوده که تو زندگیم فقط به یه نفر بگم عشقم،نه اینکه تا با یکی اشنا شدم و هنوز شناخت خوبی ازش پیدا نکردم انواع لفظ های عشقم و عزیزم بهش ببندم و بعد ببینم ااا!!!این ادم مناسب من نیست.
من فقط به یه نفر گفتم عشقم،اونم عشق واقعی زندگیم بوده.
حاالا خود منم اصلا از این لفظ برای بقیه استفاده نمیکنم،چون تنها عشق زندگی من همسرمه.بقیه فقط برای من محترمن و نهایتا دوست داشتنی.
چقدر زیبا
آره واقعا حیف هست که اون کلمه رو از معنی بی اندازیمش وقتی زیاد و بی مورد تکرار بشه دیگه بی هویت میشه
دم جناب همسر گرم
سلام .کلمه عشقم که مبحثش اختصاصی ولی در استفاده از عزیزم هم خسیسم .وحتی از کلمه دوست برای هر کسی استفاده نمی کنم .اما اطرافم دارم کسانی را که صرف حرف زدن چند دقیقه ای با طرف کلمه دوستم بکار میبرن و اینقدر دوست ودوستی و دم دستی میکنن که حرصم میگیره .
آره کلمه ی عزیزم و دوستم هم همینطوره و گاهی ما دیگه حساسیت مون رو بهش از دست می دیم وهمینجوری استفاده شون می کتیم
خوبه که با خساست ازشون استفاده می کتی
الان که دقت می کنم می بینم عزیزم رو خیلی وقت ها همینجوری و بدون دقت بکار بردم انگار برام بار معنایی نداشته منم باید خساست بخرج بدم
چشم عشقم
.
دیگه قول میدیم‌هر جایی از این کلمه استفاده نکنیم عشقم
وقتی میری آرایشگاه زنونه، تازه میفهمی به قول تو کلمات عزیزم، عشقم،
جون و ... چقدر بی ارزش شده. دنبال یه کلمه جدید بودم که از ابهت نیفتاده باشه تا با کلی ذوق رسیدم به نفسم...
اونم تو یه آرایشگاه، از اونا که حسم توش خوب نیست، به فنا رفت ... خخخخخ
مادربزرگم عاشقم بود منو یه جور دیگه دوست داشت و همیشه (فقط منو) صدام میکرد طلایی آغوز!(آغوز به گیلکی یعنی گردو و طلایی آغوز به گردوهای پوست نازک و سفید و ناب میگن. چون من بورم اینو برای من به کار می برد)گمونم باید از این کلمه برای خطاب به عزیزام استفاده کنم.خخخخ. به خاطر کلاس پایینش انحصاری میشه.خخخخ
چه اصطلاح زیبایی. طلایی اغوز
مامان بزرگ ها خیلی دوست داشتنی هستن هم خودشون و هم کارها و حرف هاشون
البته من به این شدت از کلمه ی جون و عزیزم؛ گریزان نیستم. چون به نظرم بهتر از این هست که مثلا بگیم: خانم محترم
یا مثلا بگیم؛ مریم خانم ؛ زری خانم
بعد راستش از کلمه ی عزیز هم استرس می گیرم اگر بدون ضمیر باشه؛ و اگر نگیم عزیزم. به نظرم معنی ش اینه که حواست باشه همچین خودی هم نیستی ها
بعد کلا به نظر من در فارسی ما کلمات احترام آمیز؛ کم داریم یا کم به کار می بریم به صورت سنتی ؛ و حالا چه اشکالی داره که بیان مون ترم تر و شیک تر بشه؟
آره موافقم
بالاخره نمیشه که اسم طرف رو خالی گفت و کلمه ی خانوم خیلی رسمی میشه
منم معمولا از جون و عزیز استفاده می کنم
منم هیچ وقت عشقم استفاده نمی کنم .... ولی عزیزم به نظرم ایرادی نداره ... همه عزیز هستن مگر افراد خاص و این کلمه صمیمیت و زیاد میکنه، و البته به جنس مخالف هم نمیگم عزیزم ... و از کلمه عزیز بدون پسوند بدم میاد انگار یه جور فحشه بیشتر و نگیم عزیز بهتره ... انگار می گی عزیز هستی ولی عزیز من نه ها ... خب چه کاریه بگید عزیز ، یه چیز دیگه بگید... با احترام به نظر بقیه البته
من هم از کلمه ی عزیز و جون زیاد استفاده می کنم ولی در استفاده از عزیزم و جونم یک کم حساسیت بخرج میدم
خب منم یه چند تا چیز اضافه کنم که خوببببببب گند خورده بهش:
1- هایپر مارکت (که همون یه بقالی کوچیکه)
2- نانو
3- خانم یا آقای دکتر