یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

و اینبار فقط اشک

غلت میزنه و می چرخه سمت من، میگه صبح بخیر، تو هم بیدار شدی؟

+ آره مامان جان بیدارم

_ دیشب چندتا خواب خوب دیدم

+ چه عالی تعریف کن ببینم

_ خواب دیدم برام یک اسباب بازی جدید خریدی

می خندم و میگم حالا چی بود

+ شبیه اسلایم نرم و لطیف بود ولی اسلایم نبود بعدشم خواب دیدم بهار اومده

_ کدوم بهار ؟ منطورت فصل بهار هست

+ نه، بهار همونی که باباش مریض هست

_ اهان خب چی خواب دیدی

+ خواب دیدم اومده پیش من بعد باباش براش نامه داده که نقاشی صورت بهار رو کشیده و یک چیزی نوشته بود ولی یادم نیست... مامان حال باباش خوب میشه

بغضم رو فرو میدم و میگم اره خوب میشه 

پ. ن: تازه از خواب بیدار شده بودم و طبق عادت تا بقیه بیدار بشن موبایلم رو برداشته بودم تا چک کنم ببینم توی این مدت خواب، دنیا چه خبر بوده که با اون خبر دردناک و پیام های تسلیت رو به رو شدم.. داشتم عکسا و پیام هایی که خودش همین چند وقت پیش توی گروه گذاشته بود رو مرور می کردم که ستی بیدار شد

آه 


نظرات 12 + ارسال نظر
سینا پنج‌شنبه 7 اسفند 1399 ساعت 11:02 http://sinadal.blogsky.com

خیلی غم انگیزه
خدا بیامرزتش

ریحانه پنج‌شنبه 7 اسفند 1399 ساعت 15:34

همونی که تو پست قبلی گفته بودید؟

واای خدای من چقدر سخت.

آره ریحانه ،همون

ربولی حسن کور پنج‌شنبه 7 اسفند 1399 ساعت 20:38 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
یادش گرامی

سلام آقای دکتر
ممنون
حیف و افسوس

زهرا پنج‌شنبه 7 اسفند 1399 ساعت 20:53

ای وای من
ای وای من...

کهکشانى پنج‌شنبه 7 اسفند 1399 ساعت 22:22

اى واى که
تسلیت میگم
خدا به خونوادش صبر بده

با اینکه دوست صمیمی نبود و سالی دو سه بار همو می دیدیم ولی آدم تاثیرگذاری بود
واقعا حیف از همون همه تفکرات و منش زیباش

سپیده پنج‌شنبه 7 اسفند 1399 ساعت 22:59 http:// detari.blogfa.com

چقدر بد هستن این روزای غمناک و دردآور و چه سخت میگذرن، خدا بیامرزتش و به خانواده اش صبر بده

سخت و سنگین می گذرن
وقتی برای من اینقدر سخت هست دیگه طفلی همسرش و دوتا بچه هاش چی می کشن

تیلوتیلو جمعه 8 اسفند 1399 ساعت 00:51

پت جمعه 8 اسفند 1399 ساعت 10:20

ای وای
تسلیت میگم
4 روز هم نگذشت حتی

کلا از شروع بیماری تا انتهای تلخ ماجرا، یکسال هم نشد

مونا جمعه 8 اسفند 1399 ساعت 20:27 https://motherofflowers.blogsky.com/

سلام....به این فکر می کنم روزگار غم و درد چرا به سر نمی آید....

پریا شنبه 9 اسفند 1399 ساعت 08:59

و ما هم فقط بغض و اشک ...
خدایااااااااااااااااااااااا...

این یکسال اخیر اندازه ی تمام عمرم خبر فوت شنیدم

مخمور شنبه 9 اسفند 1399 ساعت 09:55 http://mastoori.blogfa.com

سلام
روحش شاد و ارامش و صبر و لطف پروردگار از ان خانواده و عزیزانش

سلام مخمور جان
برای همسرش و فرزندانش صبر و تحمل زیاد آرزومندم... واقعا نبود همچین آدمی که بودنش خیلی محسوس و تاثیرگذار بود سخت هست

مینو یکشنبه 10 اسفند 1399 ساعت 08:08 http://Minoog1382.blogfa.com

چقدرتلخ
خدارحمتش کنه وبه عزیزانش صبربده.

ممنون مینو جان
روحش در آرامش و صبر و تحمل فراوان برای خانواده اش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد