یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

درود ای همزبان

توی این برنامه ی ببین TV که چهارشنبه شب ها پخش میشه چند شبی هست که یک خانوم از افغانستان هم توی برنامه شون شرکت می کنه و من عاشق مدل حرف زدنش و لهجه اش شدم

امروز هم توی صفحه ی اینستاگرام جناب پورناظری یک ویدئو از شعرخوانی جوانی افغان که در حضور استاد سایه داره یکی از شعرهاش رو می خونه دیدم

بازم عاشق لهجه اش و مدل شعرخوندش و البته شعرزیباش شدم

ادامه ی مطلب، متن شعر هست 

من عاشق شعر ارغوان جناب سایه و داستان پشت اون شعر هستم 

 

 درود ای هم زبان 

من از بدخشانم

همان مازندران داستان های کهن 

آن زادگاه این زبان ناب و اجداد و نیاکانت 

تو از تهران

من از کابل

من از سیستان، من از زابل

تو از مشهد 

ز غزنی و هریوایم 

تو از شیراز و من از بلخ می آیم 

اگر دست حوادث در سر من تیغ می کارد 

وگر بیداد و استبداد می بارد

نوایم را اگر دزدیده اند از من 

سکوت تیره یی در خانه ی خورشید گسترده است، گر دامن

سیه پوشان نیک اندیش و

فوج سربه داری در رگانم رخش می رانند

مرا بشناس

من آنم که دماغم بوی جوی مولیان دارد

و آمویی میان سینه ام پیوسته در فریاد و جریان است

و در چین جبین مادرم روح فرانک می تپد

از روی و از مویش

فروهر می تراود 

مهر می بارد

و سام و زال سام و رستم و سهراب و آرش را

من و این پاک کیشان کمانکش را

به قول رازهای سینه ی تاریخ، پیوندی است دیرینه

نگاهم کن

نه

نه با توهین و با تحقیر و تصغیر

نگاهم کن 

نگاهت گر پذیرد

برگ سیمایم

ز بومسلم و سیس و بو مقنع 

صورتی دارد

درست است امروز شرح داستان و داستان با توست 

و اما استخوان قهرمان داستان با من

تو گر نامی

نشانم من

تنت را روح و جانم من

من ایرانم

خراسان در تن من می تپد

پیوسته در رگ های من جاریست 

بشناسم

بنی آدم اگر از یک جوهراند 

ما را یکی تر باشد آن جوهر

درود ای هم زبان

من هم از ایرانم


نظرات 4 + ارسال نظر
تیلوتیلو پنج‌شنبه 30 بهمن 1399 ساعت 09:39 https://meslehichkass.blogsky.com/

چه شعر زیبایی بود
به امید جهان بدون مرز...

ربولی حسن کور پنج‌شنبه 30 بهمن 1399 ساعت 15:10 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
بدخشان همون مازندران میشه؟

سلام آقای دکتر
نمی دونم
ولی منظورش از مازندران رو شمال ایران گرفتم و بدخشان هم شمال افغانستان هست و در قدیم جزئی از ایران بوده

کهکشانى جمعه 1 اسفند 1399 ساعت 00:48

نگاهم کن نه با توهین و با تحقیر !
بسیار عالى
در ضمن منظور از مازندران داستان هاى کهن ، بدخشان افغانستان
تو شاهنامه اونجا که میگه مازندارن منظورش مازندران ما نیست بلکه منظورش محدوده بدخشان
مازندران ما با الفاظ دیگه اى اومده

ممنون کهکشانی بابت اطلاعات

مونا یکشنبه 3 اسفند 1399 ساعت 13:03 https://motherofflowers.blogsky.com/

گاهی به این فکر می کنم جبر جغرافیایی چقدر دردناک،چقدر سرنوشت آدم را تغییر می دهد...

اره متاسفانه سرنوشت ادم خیلی بستگی به این داره که کجا و توی چه خانواده ای دنیا میای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد