یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

شب های مافیا

این سریال توی خونه ی ما طرفدار داره آخه خودمون خیلی طرفدار بازی هستیم و وقتی چند نفر دورهم جمع میشیم یا دایی ممر میاد یک بازی انجام میدیم و معمولا سپهر بازی های جذابی بهمون معرفی می کته و حتی گاهی چهارتایی بازی هایی مثل Azul یا سیزده سرنخ یا... انجام میدیم و خلاصه که طرفدار بازی جمعی هستیم و واسه همین این سریال بین هرچهارتامون محبوب هست

حالا این وسط َستی عاشق چشم و ابرو و استایل جناب حسین مهری شده و بهم میگه خیلی خوشگله و باهوش هم هست و وقتی حرف میزنه من چشمام قلب قلب میشه و کاش زودتر بزرگ بشم که با اسب تک شاخ بیاد باهام ازدواج کنه 

من باتعجب نگاهش می کنم و میگم خب فقط چون خوشگله، دلت می خواد باهاش ازدواج کنی شاید بداخلاق بود و میگه نه آخه به این قیافه نمیاد بداخلاق باشه و بعد چشماش رو می بنده و میگه کاش زن نداشته باشه 

این دنیا یک کم برام عجیب و ناشناخته هست آخه خودم اینجوری نبودم و زیادی واقع بین و عقل محور بودم و کلا هم فقط سرم توی درس و کتاب بود.. امیدوارم بتونم دنیاش رو بهتر بشناسم و بتونم کمکش کنم از دنیای زیادی رویایی و احساسی دخترونه یک کمی فاصله بگیره و یک مقدار عاقلانه تر و منطقی تر فکر کنه و تصمیم بگیره


پ. ن: البته سلیقه ی ظاهریش رو می پسندم و جناب مهری انصافا خوش چهره هست

نظرات 13 + ارسال نظر
زهرا سه‌شنبه 30 دی 1399 ساعت 20:53 http://Pichakkk.blogsky.com

به ستی سلام برسون و بگو متاسفانه ظاهرا ازدواج کرده و متاهله
بگو بگرده و تمرکزش رو بذاره رو کیس های دیگه
منم که چهارده سالمه و تو دوره ی ما هم همه سرشون به درس و مشق شون گرم بود :خوشتیپ

ازدواج کرده؟ ای بابا چه حیف
باشه بهش میگم بره دنبال یک کیس دیگه، فقط کاش بیخیال اون اسب میشد َسپهر بهش میگه حداقل بگو با یک بنز بیاد دنبالت دیگه اسب قدیمی شده

Sara سه‌شنبه 30 دی 1399 ساعت 23:18

وای من عاشق ستی هستم عشقه این دختر
بخدا معنی زندگی و زندگی کردن رو خوب فهمیده
خدا رو چه دیدی شاید عروسم شد آمد هاوایی پیش خودم
عکس پسرام رو بفرستم انشالا مقبول واقع بشن فقط آران ۵ سالشه از الان بگم

پرنسا چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 00:06

من تو بچگی عین ستی بودم درکش میکنم
ولی دو سه سال دیگه حتما باهاش صحبت کنید این نگاه احساسی باعث میشه جاهایی که جدیت و عقلانیت لازمه رویایی فکر کنه و خدای نکرده ضربه بزنه به آینده اش

من همه اش منتطرم از این دنیای احساسی و رویایی بیاد بیرون و وارد دنیای واقعی بشه

زهرا چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 00:09

نه تنها ازدواج کرده، بلکه بچه هم داره

طفلی ستی
هرچند وقتی بهش گفتم اصلن قبول نکرد و گفت گوگل اشتباه می کنه

ارغوان چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 00:46

مثل تو فیلماست خانواده ی شما
پسر بسیار منطقی و مستقیم و بدون حساسیت
دختر خانواده لطیف و قلب قلبی و عاشقانه
قشنگ مثل کاراکترای سریالای تلویزیون که یک خانواده رو طراحی میکنن.واقعا برای من قشنگه این شکلی که شما تعریف میکنین

قربونت ارغوان جان
فقط ایشالله که آخرش هم مثل ‌َفیلم سریال ایرانی ها ختم به خیر بشه

عابر چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 01:01

از خودش که گذشت پسرش هم هنوز یکسال نشده ولی سلیقه اش خوبه

چه شکست عشقی بخوره َستی

تیلوتیلو چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 08:58 https://meslehichkass.blogsky.com/


از دست این ستی نازنین
چه دنیای قشنگی دارن بچه ها
چقدر خوبه کودکانه های بدون هیچ آلایشی...
کلی خاطره از کودکیهای خودم توی ذهنم زنده شد

دنیای پر از رنگ و شادی
فارغ از هر دغدغه ای

افق بهبود چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 13:55 http://ofogh1395.blogsky.com

گوگل خیلی اطلاعات پرت و پلا داره
اینستا هم پر از عکسای جعلی هست
قلب آدم بهش دروغ نمیگه ستی جون .با همین فرمون برو جلو


اتفاقا با همین فرمون داره ادامه میده و معتقده همه دروغ می گن و جناب مهری هنوز مجرد هست

ربولی حسن کور چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 14:06 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
آنی تعریف میکرد وقتی تلویزیون آقای جوشقانی را نشون میداد مادرم میگفت یعنی میشه من یه داماد این شکلی پیدا کنم؟
البته آرزوش هم برآورده نشد!

اتفاقا جناب جوشقانی هم توی شب های مافیا هست فقط نمی دونم چرا من هی بهش میگم شمقدری
عوضش یک داماد خوب نصیب شون شد

عاطفه پنج‌شنبه 2 بهمن 1399 ساعت 06:05

سلام
خب من هم دنبال درس و مشق بودم. ولی دلم هم میخواست یه خری با اسب سفید بیاد منو بگیره.
آخرش اما یه اسبی با خر اومد من رو گرفت.

کلا گرفتن خوبه
اما نگرفتن هم بد نیستا
برم از گوگل دروغگو‌بپرسم ببینم این سوارکار اسب سفید کیه؟!
تازه هووی دکتر ربولی رو هم نمیشناسم

الان اسب تک شاخ از کجا پیدا کنیم حالا؟!

والا انگار منم هووی جناب دکتر رو اشتباه گرفته بودم

شکوه پنج‌شنبه 2 بهمن 1399 ساعت 12:42

سلام ستی محشره خدا حفظش کنه ببخشید آقای جوشقانی همون آقای واشقانیه ستی جان اقای مهری واقعا ازدواج کرده

ای وااای اره واشقانی
بنده ی خدا، همه اش بهش می گفتم شمقدری الانم که با کامنت آقای دکتر فکر کردم جوشقانی هست
پس جوشقانی وشمقدری کی هستن؟!

admin 70 شنبه 4 بهمن 1399 ساعت 11:00 http://admin70.blogfa.com/

سلام خوب این طبیعی هستش این رفتارش اما به مرور زمان با گذشت زمان و رسیدن به مراتب بالاتر همه ارزوها تغییر میکنه همه ما دوست داشتیم در کوچکی که بهمون میگفتن ارزوت چیه میگفتیم خلبانی یا دکتر میخوام بشم اما روزگار مسیر ادم رو عوض میکنه

پریا یکشنبه 5 بهمن 1399 ساعت 14:03

وای خدایا! چقدر خندیدم
ولش کن بابا حالا مثلا ما اهل درس و کتاب و عقل و منطق بودیم چی شد؟!!
نتیجه اش شده فقط نگرانی از آینده...

آخه می ترسم نتیجه ی ستی بدتر از مال ما بشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد