یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یعنی کارتم رو کجا گذاشتم

کارت ملی ام رو گم کردم و اصلن یادم نمیاد آخرین بار کجا دیدمش. همه ی کیف ها و زیپ هاشون رو گشتم هرچی جیب موجود در خانه بود از جیب شلوار و پالتو و مانتو رو گشتم ولی نیست 

چقدر حرص میخورم که یک کار الکی درست بشه اونم از این نوع کارها ی اداری 

از وقتی وارد دی ماه شدیم، ستایش روزشمار برای تولدش رو شروع کرده و هر روز حرفش رو میزنه. حالا خوبه مهمونی نمی تونیم بگیریم و این بچه اینقدر هیجان داره... کلا عشق تولد و تولدبازی و سورپرایز شدن داره و الحمدلله هیچ مهلتی هم برای سورپرایز شدن نمیده... قراره با همکلاسی های مدرسه اش یک تولد مجازی داشته باشه.. واسه همین تولد مجازی، هر روز نقشه میکشه که کیکش اینجوری باشه.. فلان لباس رو بپوشه... بادکنک همرنگ با کیکش پشت سرش بزاره،

جزو لیست آرزوهاش عروسک cozy dozys فروشگاه توی توی بود که چون خیلی گرون بود من منتظر بودم بزاره توی حراج ولی الان کلا ناموجود شده


نظرات 15 + ارسال نظر
پرنده گولو یکشنبه 14 دی 1399 ساعت 12:03

سلام
وقتی رفتی برای المثنی اقدام کردی پیدا میشه
مدارک من که اینجوری اند
ستی خیلی خوبه
به تنهایی یه چارشنبه سوریه

سلام گولو جان
خیلی عاشق تولد و مهمونی تولد و کلا سورپرایز شدن هست... حالا هیچ وقت هم سورپرایز نمیشه ها
از بس شاخک هاش تیز هست اصن نمیشه سورپرایزش کرد

تیلوتیلو یکشنبه 14 دی 1399 ساعت 12:26 https://meslehichkass.blogsky.com/

ای داد
یعنی این کارت ملی کجاست؟؟؟؟؟؟؟

اخیش دنیای دختربچه ها خیلی رنگی رنگی و قشنگه
خدا حفظ کنه این دختر کوچولوی نازنین را با شما مامان مهربون

دنیای رنگی رنگی و شادی دارن
پر از شور و نشاط

پریا یکشنبه 14 دی 1399 ساعت 13:56

تولد ستی جووووووووونم مبارک باشه
یکی از بهترین لذتای دوران کودکی همین ذوق و شوق برای تولده.
ما که تقریبا ماهی یکبار برای پسرم تولد میگیریم اونم با کلی تشریفات!!! تازه آخرشم میگه ولی هیچی تولد واقعی نمیشه، تولدای الکانی(الکی به زبون خودش) اصلا حال نمیده!!

هنوز دو هفته مونده به تولدش ولی خب الان ده روزی میشه که هرشب حرف از تولدش هست
پریا جان لذتش رو ببر چون نهایتا چهار، پنج سال دیگه بهت میگه دیگه بزرگ ‌ده و تولد کار بچه هاست ... سپهر از حدود ،دوازده، سیزده سالگی معتقده بود بزرگ شده و تولد مال بچه هاست

مخمور یکشنبه 14 دی 1399 ساعت 14:40

سلام پریسا
وای چه جالب
اگر بگم دیشب خواب ستی رو می دیدم بهم نمی خندی !!
دقیقا همه این هیجانات رو تو خواب می دیدم :

عزیزم
ما همیشه این یکماه (حتی گاهی از اول پاییز) شور و هیجان تولد ستی رو داریم از بس هر روز یادآوری می کته و نقشه می کشه و لیست آرزوهاش رو میگه
هردفعه هم میگم این دیگه سال آخر هست و سال دیگه بعید می دونم اینقدر هیجان داشته باشه چون بزرگ شده.. ولی خب انگار فعلا نمی خواد. بزرگ بشه

افق یهبود یکشنبه 14 دی 1399 ساعت 15:55 http://ofogh1395.blogsky.com

فک کنم ستی همیشه کودک درونش فعال بمونه

امیدوارم

ربولی حسن کور یکشنبه 14 دی 1399 ساعت 16:30 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
عجب چیزی را هم گم کردین!
الان مدتهاست که دیگه درست و حسابی تولید نمیشه
تولد ستایش هم مبارک
برم سرچ کنم ببینم این عروسک چی هست اصلا!

سلام آقای دکتر
عروسک بامزه ای هست ولی زیادی گرونه

مهسا یکشنبه 14 دی 1399 ساعت 20:58

من که از اخر فروردین تا میانه خرداد بابت ۳۰ اردیبهشت روز تولد دخترم کادو تولد میدم.چند دهه طول میکشه این مناسبت


مهسا جان دیگه دختر تو روی دست ستی بلند شده

تولد ستایش پیشاپیش مباااارک
وای امیدوارم کارت ملی زوتر پیدا بشه ، کار اداری واقعا طاقت فرساست

ممنون عزیزم

Nafis دوشنبه 15 دی 1399 ساعت 01:06

پیشاپیش تولد ستایش جون مبارک ..... عاشق دختر بچه هام بخاطر همین دنیای زیباشون ، آرزوهاشون و..من گاهی احساس میکنم اگه دختر توی یه خانواده ای نباشه زندگی یکنواخت وکسل کننده میشه ..ولی کم کم که بزرگ میشن آرزوهاشون یکم جدی و واقعی تر میشه و درمورد دخترم همین منو نگران میکنه ..دوست ندارم حالا حالاها وارد دنیای بزرگسالی با تمام مسایل جدیش بشه .

آره واقعا
دخترها زندگی رو رنگی و پرنشاط می کنن
کاش همیشه دنیاشون پر از رنگ بمونه
مرسی نفیس جان

ترمه دوشنبه 15 دی 1399 ساعت 07:30

سلام
تولدش مبارک

امان از توی توی
دختر من که هر از گاهی میگه مامان بریم توی توی باملند حداقل یه نگاهی بکنیم دل مون وا شه

سلام ترمه جان
من اینجور مواقع میگم مگه خودآزاری دختر جان
واقعا امان از توی توی

زهرا دوشنبه 15 دی 1399 ساعت 22:50

سلام
هرچقدر سپهر بهتون تو تولد آسون میگیره، ستی سخت میگیره به پای هم در
امیدوارم کارت ملی تون پیدا بشه
عروسکه رو سرچ کردم، بانمک بود
قیمتش چند هست؟

سلام زهرا جان
ََسپهر یک جور دیگه دق میده از بس میگه کیک نگیری ها، شمع فوت نمی کنم ها
آره عروسکش بامزه هست.. قیمتش اون موقع که موجود بود 860 هزارتومن بودش

زهرا دوشنبه 15 دی 1399 ساعت 23:14

ولی میگم چقدر تولد مجازی دردناکه ها....دلم سوخت براش
سال بعد براش جبران کنید
-
راستیاز اونجایی که کتاب خون هستید مدت ها بود میخواستم به خودتون و ستی یه کتاب معرفی کنم. کتاب "آبنبات هلدار". طنز هست و طوری هست که هم خودتون لذت خواهید برد ، هم ستی. شاید به عنوان کادو بتونید بهش بدید

همین تولد مجازی هم انگار داره میره روی هوا
آخه امروز صبح دیدم توی کانال مدرسه تعطیلات زمستونی اعلام کردن از 27 ام دی ماه تا آخر هفته اش و خب ستی اول بهمن هست و قرار بود چهارشنبه اول بهمن با بچه های مدرسه یک نیم ساعتی درس رو تعطیل کنن و تولد بگیرن
اتفاقا گرفتمش و منتطرم این کتاب دستم تموم بشه تا اونو شروع کنم، بیشتر چون شنیده بودم نویسنده اش از ولایت هست و با اون لهجه هم نوشته، مشتاق خوندنش شدم

عاطفه سه‌شنبه 16 دی 1399 ساعت 06:42

سلام
دخترا عشق هستند.
راستی عزیزم آیه ۴۰ سوره نور رو بخون انشالله کارت ملی ت پیدا میشه
آیه ای تو سوره القارعه هم هست که برای پیدا کردن گم شده خوبه همون که میگه انه علی رجعه لقادر.
ببخشید البته اگر دینتون اسلام نیست من بلد نیستم.
خب شاید تو کتابای دیگیه هم راهی باشه
شاید هم نباشه
ولی ننه بزرگم هم سر روسریش رو گره میزد به نیت گم شده بعد پیدا میشد

خب دیگه برم تا ندزدیدنم.

ممنون عاطفه جان

پرنسا سه‌شنبه 16 دی 1399 ساعت 12:05

عه منم شناسنامه ام گم شده .اینقدر دنبالش گشتم نیست که نیست
تصمیم گرفتم بی خیال باشم تا موقعی که خودش بلند شه بیاد سرجای همیشگی

آخه اگرکار بانکی داشته باشم بدون کارت ملی انجام نمیشه

نجمه سه‌شنبه 16 دی 1399 ساعت 17:27

ینی دست رو دلم نذار که خووونه. خلاصه ش کارت ملیم گم شد، وقتی جدید رسید،با کلی دردسر و داستان از تو کیف بابا، قبلی پیدا شد.
من توی توی را عاشقم.
چقدر کیفیت، چقدر قشنگی. واسه همین دخترها دنیارو قشنگ می کنن

آخ چقدر آدم حرص میخوره اینجور مواقع
ولی خیلی گرونه نجمه جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد