یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

تجربه های کنکوووووووری

قبلا هم گفتم که سپهر کلا آدم فرزی نیست و برای کارهاش نیاز به زمان داره واسه لباس پوشیدن واسه بیدار شدن واسه حرف زدن واسه غذا خوردن ( البته این مورد آخر رو کلا دوست نداره) حتی راه رفتنش هم آهسته تر هست و گاهی که کنار هم داریم راه میریم من میگم مادرجان یک کم بجنب چقدر یواش راه میای، ماشالله قدت هم که از من بلند تر هست و قاعدتا نباید از من عقب بیوفتی... ولی خب مدلش اینجوری هست

خب این توی تست زدن و امتحان هایی که تایم مشخص داره به ضررش هست و همیشه وقت کم میاره .. تا همین چندماه پیش آنقدر وقت کم می‌آورد که کلا به شیمی نمی رسید و البته الان خیلی بهتر شده ولی بازم زمان کم میاره ویک چیز دیگه  اینکه متوجه شدیم اگر همون آزمون رو سپهر بجای اینکه هشت صبح بده، دیرتر برگزارش کنه مثلا بعداز طهر، اونوقت آزمون رو با درصد قابل توجه ای بهتر میده.. انگار صبح هنوز خوب از خواب بیدار نشده و کندتر هست 

قرار شده این مدت باقی مانده تا کنکور رو تمرین کنه که صبح ها زودتر بیدار بشه و سعی کنه تا قبل از ساعت 8 خودش رو هوشیار و سرحال کنه 

چقدر چیزهای به ظاهر کوچیک و بی اهمیت می تونن مهم باشن 

مثل همین مورد که یکی راندمان کاریش صبح هست و یکی بعدازظهر

پ. ن: فردا یک قرار تلفنی با مشاورش داره و ایشالله که بهش انگیزه بده و دوباره بیوفته روی غلتک



نظرات 16 + ارسال نظر
پریا یکشنبه 29 تیر 1399 ساعت 12:30

از صمیم قلب برای سپهر جون آرزوی موفقیت می کنم.
امان از این همه استرسی که تو این کشور متحمل میشیم

ممنون پریا جان

زهرا یکشنبه 29 تیر 1399 ساعت 16:31 http://Pichakkk.blogsky.com

حالا من وقتی محصل و بعدشم دانشجو بودم، راندمان کاریم فقط شب بود.
صبح که عمرااااااا. با اینکه بیدار میشدم ولی قشنگ تو هپروت بودم. عصرها هم همچنان رو غلتک نیفتاده بودم هنوز.فقط شب میتونستم تمرکز کنم.
قابل توجه اینکه الان برعکس شدم. صبح پرانرژی و بدو بدو هستم. هر چی به سمت شب میره خاموش میشم قشنگ

من همیشه صبح ها سرحال تر بودم و شب دیگه باطری تموم میشه
ولی توی دوران دانشجویی داشتم دوستانی که شب ها بهتر و با انرژی تر درس می خوندن

نگار یکشنبه 29 تیر 1399 ساعت 22:22

عزیزم این نشانه هایی که گفتید توی سن پسر عزیزتون تا اندازه ای نشانه افسردگیه با یک روانشناس صحبت کنید.

ممنون نگار عزیز
شاید من بد توضیح دادم
یکسری از خصوصیات اخلاقی سپهر مثل همین کند بودن از بچگی باهاش بوده منطورم اینه که چیزی نیست که جدیدا اضافه شده باشه
ولی خب همیشه کمک گرفتن از یک روانشناس به آدم کمک می کنه خودش و مشکلش رو بهتر بشناسه

ربولی حسن کور دوشنبه 30 تیر 1399 ساعت 06:27 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
امیدوارم توی کنکور همون رشته ای که دوست داره را بیاره
در همون دانشگاهی که دوست داره
اما هنوز هم میگم اون رشته بهتر از این رشته است

سلام آقای دکتر
منم موافقم که اون رشته بهتره

وینا دوشنبه 30 تیر 1399 ساعت 08:30

خدا کمکتون کنه کنکور که همینجوریشم وحشتناک بود با این کوونا واین عقب افتادن دیگه ادم می مونه چی بگه

ممنون عزیزم

شکوه دوشنبه 30 تیر 1399 ساعت 08:46

سلام دختر منم کنکوریه انشاءالله اوضاع کنونی کرونا تا اون موقع بهتر باشه و کنکور بموقع برگزار بشه

خسته نباشی شکوه جان
واقعا آرزو دارم که سر همون موقع کنکور برگزار بشه و دیگه عقب نیوفته
بچه ها خسته ‌شدن و گناه دارن

افق بهبود دوشنبه 30 تیر 1399 ساعت 12:06 http://ofogh1395.blogsky.com

با آرزوی موفقیت فراون

ممنون عزیزم

یاشین دوشنبه 30 تیر 1399 ساعت 12:38

سلام پریسا خانوم ..شما چه مادر پیگیری هستین..خوش به حال پسرتون
منم کنکوریم و همیشه تو همه ی مسائل و به ویژه درس خوندن تنها خودم بودم و خودم...شاید چون از بچگی عادت کردم الان هم که دارم با همین مشکلات صبح زود بیدار شدن ..چند ساعت نشستن تو یه جا..کنترل زمان و استرس و هزار تا مشکل دیگه دست و پنجه نرم میکنم و کم کم دارم خسته میشم و میترسم ول کنم همه چی رو...خوبه که همراه پسرتون هستین و فقط سرزنشش نمیکنین...
به هر حال امیدوارم موفق باشن...لطفا شما هم دعام کنین

سلام یاشین عزیز
خیلی عالیه که روی پای خودت هستی و به تنهایی از پس مشکلاتت برمیای.. اینجور نوجوان ها واقعا قابل تحسین و مطمئنن پیشرفت هم می کنن
همسرم هم همچین آدمی بود و هست اولین فرزند هست و بعد از خودش پنج تا بچه ی دیگه بودن و خب طبیعی هست مادرش فرصت کافی نداشته و از بچگی خودش برای خودش برنامه ریزی می کرده و درس می خونده و خب می تونم بگم خیلی موفق بوده.. هم از یک شهر کوچیک در یکی از بهترین دانشگاه های تهران قبول شد و هم توی کارش با توجه به همین خصیصه موفق هست
تو هم موفق میشی مطمئن باش و خوش به سعادت والدینت

مهسا دوشنبه 30 تیر 1399 ساعت 14:57

پریسا جان دختر منم صبح دیر تر هوشیار میشد .از یک ماه قبل ساعتشو تنظیم کردم.اونقدر صبح کنکور استرس داره که بیدار بیداره.دختر منم اروم کارهاشو انجام میده برعکس من و پدرش .

پس مثل همیم
آره البته به قول تو اون روز استرس و آدرنالین کار خودشون رو می کنن و آدم رو هوشیار می کنن

یاشین دوشنبه 30 تیر 1399 ساعت 17:21

خیلی ممنونم به خاطر حرفاتون...
منم بچه اولم و دو تا خواهر دیگه دارم و حتما اینم بی تاثیر نبوده
امیدوارم هممون موفق بشیم
بازم ممنونم ازتون خیلی ذوق کردم و انرژی گرفتم

موفق میشی یاشین جان
مطمئنم همه ی بچه هایی که تلاش می کنن نتیجه اش رو می گیرن

مریم سه‌شنبه 31 تیر 1399 ساعت 20:53 http://mabod.blogsky.com

سلام خانومی
از ته قلب از خدا می خوام پسرتون در امتحان کنکور و در کنکور زندگی به موفقیت های بزرگ برسه الهی امین
و بتونه به طور شایسته از زحمات شما قدر دانی بکنه

ممنون مریم جان
امیدوارم همه ی بچه ها نتیجه ی تلاش هاشون رو بگیرن

ربولی حسن کور سه‌شنبه 31 تیر 1399 ساعت 23:12 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
چه خبر از مشاوره تلفنی؟

خوب بود
بهش انرری و انگیزه داد
امیدوارم همه چی خوب پیش بره و از همه مهم تر این ازمون لعنتی دیگه عقب نیوفته

زهرا پنج‌شنبه 2 مرداد 1399 ساعت 18:14

اوکی شد سپهر؟

آره دوباره افتاده روی غلتک فقط صبح بیدارشدن هنوز به سختی انجام میشه

نگار شنبه 4 مرداد 1399 ساعت 19:00

دقیقا اینکه گفتید از بچگی همینطور بوده شکّم رو برد سمت افسردگی صد البته من متخصص نیستم و به احتمال زیاد اشتباه میکنم ولی نشانه هایی که گفتید (قبلا هم چیزایی لابلای پست هاتون گفته بودید ) زنگ افسردگی رو یکم به صدا درمیاره با یک ساعت صحبت با روانشناس کاملا مسیر براتون روشن میشه امیدوارم که مشکلی نباشه عزیزم

ممنون نگار جان

یه مامان سه‌شنبه 7 مرداد 1399 ساعت 00:22

میدونید !خیلی مامان خوبی هستین

قربونت

مریم سه‌شنبه 7 مرداد 1399 ساعت 10:20

سلام عزیزم.
برلی وقت کم اوردن باید دستش بیاد که کدوم سوالها وقت گیرن و اخرش هم ممکنه جواب درست رو بهش ندن. از روی اونها کلا بپره تا سوالهای ساده رو از دست نده.
در مورد روحیاتی که داره و تو پست های قبلیتون هم گفتین ، من تو اون سن که بودم تقریبا شبیه ایشون بودم و البته اون موقع روانشاس مد نبود. الان میرم مشاوره و اون معتقده که ممکنه اسپرگر باشم.

سلام مریم جان
مرسی از توصیحات اتفاقا مشاورش هم همین راه رو بهش پیشنهاد داد و داره تمرین می کنه. خودش میگه خیلی سخت هست بخوام یک سوال ریاصی یا فیزیک رو حل نکنم و از روش بپرم ولی داره. سعی و تلاشش رو می کته که از روی سوالاتی که وقتگیر هستن بگذره و البته پیشرفت هایی هم داشته تا دو، سه ماه قبل کلا به شیمی نمی رسید ولی الان حداقل به نصف سوالات شیمی میرسه
برم یک کم سرچ کنم ببینم آسپرگر چی هست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد