یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

توی یک هفته دوکیلو چاق شدم

توی این یک هفته ی گذشته مادر و دختری سه بار پنکیک درست کردیم دوبار کیک پختیم کتلت پختیم سمبوسه پیچیدیم و خب به تبعش کل اشپزخونه رو به فنا دادیم و بعدش خودم تنهایی اشپزخونه رو تمیز کردم

عروسک های ستی رو توی ماشین لباسشویی شستم البته بعد از چهار بار روشن کردن ماشین یکی از خرگوش پشمالوها به فنا رفت و مراسم گریه و زاری و خاک سپاری با احترام کامل رو برگزار کردیم و بعدشم دیگه بیخیال باقی عروسک ها شدم و اتاق تکونی ستی رو نصف و نیمه رها کردم تازه کلی هم قول و وعده و وعید دادم که یک خرگوش پشمالوی دیگه براش بخرم

کلی با سپهر سر و کله زدم و راجع به اینکه درسته تعطیل شدی ولی هنوزم کنکور داری و معنی نداره تا دوازده بخوابی و بعدشم تازه بری سراغ موبایلت و توی اینترنت بچرخی و خب بعد از یک هفته امروز موفق شدم بجای دوازده ساعت نه بیدارش کنم . اونوقت مشاورش برام پیام گذاشته و برنامه ی درسی داده که طبق اون برنامه سپهر باید روزی یازده و نیم ساعت درس بخونه و من گزارش به مشاور بدم البته اگر سپهر نصف اون مقدار رو هم درس بخونه من کلاهم رو می اندازم هوا..لعنت به این کرونا که گند زد به همه چی


بعد از این دوران من قطعا نیازمند یک دکتر اعصاب و روان و صد البته یک رژیم اساسی دارم 

پ.ن: بابت تعطیلی مدارس از یک جهت بسیار خرسند شدم اونم برای خاطر پسر اون مسول پست قبلی یعنی تصور اینکه این طفلی با این هجم از جوک و خنده ای که پدر گرامیش باعثش شد چجوری می خواد بیاد مدرسه و بین همکلاسی هاش سربلند بکنه برام ناراحت کننده بود انشالله تا باز شدن مدارس این موضوع جزو مرور زمان شده باشه و بچه ها فراموش کرده باشن

پ.ن2: راستی انگار این پسر هم مدرسه ای و مامانش جواب تست شون منفی بوده..انقدر این موضوع بین والدین حساسیت برانگیز شده بود که مادرش پیام داد تست پسرم و خودم منفی بوده



نظرات 3 + ارسال نظر
رهگذر شنبه 10 اسفند 1398 ساعت 17:03

ببخشید .پریسا جان مشا‌‌و‌ر پسرتون خصوصی هست؟ یا مشاور مدرسه رو استفاده میکنید
ان شالله ک زودتر ب روال اولشون ‌برگردن اقا سپهر ولی اسفند ماه رخوت هست برا کنکوریها

مشاور مدرسه هست
همون اول مدرسه باهامون شرط کرد که بهش اطمینان کنیم و غیر از اونچه مدرسه میگه انجام ندیم
نه معلم خصوصی و نه مشاوری جز اونی که مدرسه معرفی کرده

ربولی حسن کور شنبه 10 اسفند 1398 ساعت 23:24 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
اول که گفتین خوشحالین که مدرسه تعطیل شد فکر کردم منظورتون پیشگیری از انتقال بیماری بوده
خب خداروشکر که تستشون منفی بوده

سلام اقای دکتر
راستش واقعا دلم برای اون بچه می سوخت اخه کلی سوژه شده پدرش و طفلی با این وضعیت گناه داشت بیاد مدرسه

زهرا یکشنبه 11 اسفند 1398 ساعت 23:09 http://Pichakkk.blogsky.com

بسکه پز دادی با اون کتلت ها.
آه من گرفتت، چاق شدی

ایشالله تو هم چاق بشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد