یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

بدجنسانه

این چند روز تعطیلی یکی از برادرشوهرها با خانواده اش اومده بودن تهران پیش ما و یک شب که رفته بودیم کافه کتاب همسرجان یک کتاب شعر از قفسه برداشت و گفت این حمیداقا اهل مرکز دنیاست و ببینین چه اشعاری خونده و بعدم شروع کرد به خوندن با صدای بلند.اخرش ستی گفت اااا پس مرکز دنیا غیر از همسریان ها یک حمید شاعر هم داره!!!!

من منفجر شدم از خنده بعد سریع خودم رو جمع و جور کردم و گفتم اره مامان جان کلی ادم مهم داره 

تقصیر خود همسرجان هست هی با من سر اینکه مرکز دنیا , مرکز عالم بشریت هست کل کل می کنه و سر به سر میزاره 


نظرات 4 + ارسال نظر
تیلوتیلو یکشنبه 13 بهمن 1398 ساعت 10:56 https://meslehichkass.blogsky.com/


آفرین به این دختر حاضر جواب
عاشقشم

ربولی حسن کور یکشنبه 13 بهمن 1398 ساعت 12:22 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
شاعر با اسم حمید؟
همین الان یکی توی ذهنم هست

سلام اقای دکتر
بله اسم کوچیک شاعر حمید هست
عمرا اگر بدونین.من که اولین بار بود اسمش و شعرهاش رو می شنیدم

ربولی حسن کور دوشنبه 14 بهمن 1398 ساعت 08:37

آهان
آخه یه لحظه فکر کردم استاد سبزواری رو می فرمائید

نخیر اوشون نیستن .اتفاقا که همسرجان از اوشون اصلن خوشش نمیاد و سایه اش رو با تیر میزنه.
بیچاره جناب سبزواری که مورد غضب هستن

پریا دوشنبه 14 بهمن 1398 ساعت 09:27

حرف راست رو باید از بچه شنید دیگه. والاااااااا

دقیقا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد