چندوقتی هست که سپهر میگه هی دستشویی داره و همه ی زنگ تفریح ها رو توی دستشویی هست و سر امتحان ها هم نمی تونه تمرکز کنه چون دستشوییش می گیره
اول گفتم حتما سردیت شده و جندوقت خوراکی های گرم بهش دادم و چون افاقه نکرد بردمش پیش یک ارولوژ و براش ازمایش خون و ادرار نوشت و همینطور سونوگرافی و یک داروی تکرر ادرار داد .ازمایش ها همه نرمال بود و داروی تکرر ادرار هم باز افاقه ای نکرد و براش عکس رنگی از مجاری ادرار نوشته شد
برای این عکس باید سونداژ بشه و الان اومدیم بیمارستان محب برای همین کار و سپهر رفته برای سونداژ. و من این پشت درب از استرس , تهوع گرفتم و برای سرگرم کردن خودم اومدم اینحا
امیدوارم مشکلی پیش نیاد
نمی دونم چرا اینطوری شده ..خودش که هی نگران کنکور هست و میگه اگر تا اون موقع خوب نشم چی کار کنم .نمی تونم تمرکز کن و هر یکساعت و نیم باید برم دستشویی
هوففف کاش درد نداشته باشه
عصری باید زنگ بزنم دکتر پورمند , ایشون رو یکی از دوستان معرفی کرده و میگه پزشک حاذقی هست .امیدوارم راحت وقت بده
سپهر وقتی فهمید سونداژ چی هست رنگ و روش پرید..طفلکم
سلام.
انشاله مشکلی نیست و بیشتر بخاطر اضطرابه؛ اگه اضطراب و استرس رو کم کنه درست میشه ایشالا.
سونداژ هم درد آنچنانی نداره نگران نباشید.
خوب میشن انشاله زووود.
هوفففف از این کنکور و تبعاتش
والا خودش میگه استرس نداره
ولی خب داره
یک کم درد داشته و الان سوزش داره ولی خب بهتره
پریسا جون براش دعا کردم مشکل اش حل بشه
وقتی اینقدر انرژی پای کنکورش گذاشته و میزاره، قطعا خدا تلاش هاشو بی نتیجه نمیزاره .
بی خبرمون نزار .
ممنون زهرا جون
عکس گرفته شد و خب الان سپهر بخاظر اون سوند یک کم اذیت هست و سوزش داره
هنوز نتونستم از یک پزشک مطمین وقت بگیرم
پریسا جون نگران نباش. ممکنه از استرس زیاد باشه. براش دعا میکنم به امید خدا چیز قابل توجهی نیست. ما رو هم بی خبر نذار لطفا
اره احتمالش هست که بخاطر کنکور و استرسش باشه
جواب عکس فردا اماده میشه و امیدوارم که تا فردا بالاخره از یک پزشک مطمین بتونم وقت بگیرم
ایشالا که چیز مهمی نیست.
شاید هم از استرس باشه؟
احتمالش زیاد هست نینا جان
چون وقتی خواب هست بخاطر دستشویی بیدار نمیشه ولی زمانی که بیدار هست هر یکساعت و نیم باید بره دستشویی
ایشالله که بخیر بگذره این یکسال کنکور
انشاالله چیزی نیست
ایشالله
سلام، نگران نباشید چیزی نیست. چرا به خاطر کنکور این همه استرس به بچه و خانواده می دهید اینو بدونید که هیچ چیز توی دنیا اندازه ی سلامتی ارزش نداره این قدر سخت نگیرید بالاخره مدرک شو می گیره و سر یه کاری هم می ره.اما اگه انسان سلامتی ش به خطر بیافته با هیچ چیزی نمی شه عوضش کرد
باهاتون موافقم و فکر نمی کردم دچار استرس بشیم ولی باید در موقعیتش قرار بگیرین تا متوجه بشین که ناخوداگاه. ادم استرس می گیره
هرچند سپهر معتقد هست اصلا استرس نداره
سلام
منتظرم که بنویسین نتیجه عکس جدید هم کاملا نرمال بوده
سلام اقای دکتر
متاسفانه نرمال بود کاش نرمال نبود حداقل یک راه حلی برای این مشکل پیدا میشد
ان شالله حل بشه. من هم فکر میکنم از استرس باشه.
طفلک بچه ها به خاطر کنکور چه فشار روحی تحمل میکنن :(
ما رو بی خبر نزار.
واقعا طفلکی ها
به احتمال زیاد از استرس کنکوره برسی کن تا خیالتون راحت بشه چون پسر منم دقیقا همین مشکلو داشت
چطوری مشکلش رو حل کردین؟
معلومه در تولید استرس نقش غیر قابل انکار دارین. نکن این کارو با خودت و بچت
دوست عزیز در اینکه استرس دارم شکی نیست و خب داشتن اضطراب و استرس دست خود ادم نیست که اگر دلش نخواست نداشته باشه ولی تمام سعی ام رو می کنم که بهش فکر نکنم و به سپهر منتقل نکنم
به امید خدا چیز خاصی نیست
استرس ممکنه باشه ! کنکور بیچاره کرده والا
از جوشونده کلاله ذرت (بلال سابق ) هم استفاده کنید هم خاصیت ضدعفونی کنندگی داره و هم ادرار اور هست و مشکلات رو حل می کنه به شکل چای دم کنید و آبش رو بخوره -
البته تا آخر سال مطب پر هست و بیمار جدید نمی پذیریم!
میگم اقای دکتر اخه قرار بود ادرار اور نباشه ها
سلام.
خداروشکر که مسیله ی خاصی تو آزمایش ها نبوده،
تا حد زیادی حس میکنم که احتمالا از استرس و فشار باشه و با ترفند های خوبی که بقیه دوستان گفتن منتظر پست حل شدنش هستم ایشالا... اونکه ترفند ایزی لایف خیلی خوبه... فقط باید ببینین اقا پسر مغرور شما تو ذهنش اماده هست اینکارو بکنه؟ و همین که فک کنه باید اینکارو کنه بیشتر مضطربش نکنه...(به عنوان یه پسر خودم حس میکنم کار سختی باشه جلوی دوستانم و غیره..)
در مورد استرس هم واقعا رو تفکرات خودتون و سپهر عزیز کار کنین، کنکور رو از چندین پست قبل میبینم که مد نظرتون دارین و دغدغه شده برای شما.. کامل میفهمم که خب مادرین به هر حال و این قضیه کاملا طبیعیه و خود به خود انجام میشه.. اما یه سری نکته .. شاید من تو محیط اطراف خودم استرسی ترین ادم هستم!! لرزش دست دارم، با اینکه 23 سالمه..
ولی واقعا حقیقت اینه که همه اینا در تفکرات ادم ریشه داره، ممکنه توی کیس سپهر از اعتماد به نفس باشه! چرا که نگهداری یه چیزی تو یه سطح خاصی سخت باشه خودش اضطراب ایجاد کنه... (مثلا بخواد یه ظاهر قدرتمند که "از عهده همه کاری بر میام" که داره رو حفظ کنه تحت فشار درسی و فکری یکم حس کنه چرا همچین میشه!! و حتی حس کنه از نقصشه...شما باید طوری با رفتار نشون بدین که ادم اگه گاهی حتی حال درس خوندن نداشتع باشه طبیعیه.. اشکالی توش نیست... نباید مقایسه کنین با فرد دیگه ای ( البته مطمینم که شما این ها رو میدونین و جسارت نباشه و محض یاد آوری میگم... و البته از پیش خودم هم نمیگم.. سخنرانی های دکتر هلاکویی رو من خیلی گوش میدم تو زمینه استرس و اینا هم چون مشکل خودمه اینور اونور مطلب زیاد میخونم و نتایح کلی ای هستش که خوندم....)
من طی این مدتی که دنبال میکنم شمارو حس میکنم سپهر شدیدا ایده آل گرا باشه.. همین واقعا خوب نیست!!! اینکه دنبال بهترین کتاب، بهترین برنامه، و بهترین عملکرد باشه علامت بدیه!!
ممکنه خیلی نتیجه گرا باشه!!
البته من دارم چیزایی که تا حدی درون خودم شناختم و باعث استرسم میشه رو میگم شاید در کیس سپهر هم همینطور باشه..
یه سری جمله هست من گاهی با خودم میگم :
" من تمام تلاش و کوششم رو میکنم نتیجه هر چی بشه بشه!"
من مسیول کارهاییم که تو حیطه ی مسیولیتم هست هستم، اگه یه روز مریض شدم و نتونستم بخاطر مراجعه به پزشک مطالعه کنم نباید عذاب وجدان بگیرم.
" من به عنوان یه انسان ناقص قراره همه کارام رو ناقص انجام بدم!!"
" من امروز برنامه ای رو اجرا میکنم که مطمینم بهترین نیست!"
" هر روز کافیه خوب خودم باشم. بهتر از دیکران نباشم و بهترین بودن بدبختی است."
(از مشاوره های دکتر هلاکویی)
" زندگی رنجه..در هر صورت رنجه..باید ببینم دوست دارم برای چه ارزشی رنج بکشم و به رنجم معنا بدم" (از کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه ها)
در مورد سپهر نگران نباشین تکرار این جملات منجر به تنبلی نمیشه...
و اینم بگم که واقعا کنکور همه چیز نیست، قطعا بخش مهمی هست ولی زندگی تک مسیره نیست...قلبا برای شما و خانواده نازنینتون بهترین ها رو میخوام چرا که فک کنم نزدیک 5 ساله به طور مخصوص فقط وبلاگ شما رو دنبال میکنم... و اتفاقا از زمان کنکورمم آشنا شدم با وبلاگتون که خیلی هم داستان جالبی داره از نظر خودم البته، گمونم فروردین 93 بود که کلللی در روز فکر میکردم که بلخره نتیجه کنکور من چی میشه، انقدر این برام مهم شده بود که دنبال یه نشانه ای چیزی بودم که یکم بهم انگیزه و امید بده، سرچ کردم تو گوگل "یک عدد"...و به وبلاگ شما رسیدمو توی چند روز کل آرشیو رو خوندم و .....
چندتا پیشنهاد به عنوان دوست: اول بنظرم یکم جو کنکور رو از روی ذهن و محیط خونه بردارین.. مثلا اگه کار خاصی تا الان میکردین که رعایت سپهر رو بکنین دیگه نکنین تا کم کم تو سپهر این تفکر جا بیوفته که امسالم مثل بقیه سال ها... استعداد سپهر و همچنین تلاش و امکاناتی که داره قطعا به نتیجه دلخواهی میرسونه ایشون رو... حتی اگه به هر دلیلی در بهترین دانشگاه نباشه باز هم هزار ماشالا پسر با عرضه ای هستش و موفقیت رو هر جوری باشه کسب میکنه...
برای اپلای هم حتی نگران نباشین...من امسال برای ارشد از کشور خارج شدم و اینطور بهتون بگم که طی تجربه ای که بدست آوردم میتونم بگم قطعا اسم دانشگاه به روند گرفتن پذیرش اقا سپهر کمک میکنه ولی خیلی نکات دیگه هست که میتونه خیلی موثر تر باشه....
کنکور و استرساش میتونه صدمات بدی بزنه.. هم به سلامتی هم به ظاهر هم به اعتماد به نفس و روحیه و سلامت روانی آدم....
مثلا من افسردگی گرفته بودم، چاق شده بودم و حتی هنوز که هنوزه از استرس یقه لباسم رو میجوم!! :)) ولی به قول مادربزرگم یه مهندس که افسرده باشه یا پزشکی که همش استرس داشته باشه از زندگی لذت میبره؟؟ جالبی استرس و اضطراب اینه که " یه حلقه بازخورد جهنمی" دارن.. یعنی وقتی اضطراب دارین میگین نباید داشته باشم و همین اضطراب رو بیشتر میکنه. مفاهیم ذهنی اهمیت پیدا میکنن که اینطوری میشه:
تعریف شکست از نظر سپهر چیه؟ اینکه نمره مطلوب نیاره؟ اینکه تراز این ازمونش افت کرده؟
ایا سپهر مطمین هست اگر رتبه کنکورش عدد 1 میلیون بشه باز هم اعتماد، افتخار و عشق پدر و مادرش رو داره؟
شاید بنظرم بد نباشه با روانشناسی در این موارد مشورت کنه، ولی با توجه به شناختی که دارم حس میکنم از ارامش شما ارامش بگیره.. شما اگر مقدوره یه روانشناس خوب برین ببینین چرا نمیتونین خودتون رو اروم کنین... البته تقصیر شما نیست که استرس دارین قطعا تقصیر شما نیست که اینطوریه مثل عصبانیت که ایجادش دست ما نیست ولی نحوه رفتارمون در مقابل این شرایط مسیولیت ماست (مسیولیت هم تقصیر نیس...) ، خلاصه زندگی همینه...
اوووف کلی حرف دیگه هم میخوام بزنم کلی هم حرف زیاد زدم...ایشالا که تونسته باشم حتی 1 درصد کمک کرده باشم...
پ.ن1: میتونین وویس های دکتر هلاکویی رو در یوتیوب فراوون پیدا کنین.
پ.ن2: اگه کمک بیشتری از دست من بر میاد کافیه عنوان کنید بتونم مفید باشم دریغ نمیکنم .
پ.ن3: پیشاپیش ببخشید اگر مطالبی که گفتم نقص، اشتباه داشته یا بی فایده بود..
ایشالا امسال مثل نور میگذره...که همینطور هم هست... همین الانش اول آذره...
ممنون بابت کامنت مفصل و توضیحاتی که تلنگرانه بود
راستش هرچند اول از پیشنهاد ایزی لایف استقبال کرد ولی فعلا حاضر نشده سرازمون های ازمایشی بپوشه بخاطر همون غرور پسرونه اش
باید استرس رو کم و کنترل کرد که خب انصافا کار سختیه ولی تلاشم رو می کنم و اینکه خب خودش هم به خودش سخت می گیره و به کم قانع نیست و بهترین رو می خواد
فقط خوبیش اینه که می گذره فقط امیدوارم به سلامت بگذره