یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

پسر سختگیر من

رفتیم یک رستوران با موزیک زنده و سپهر از اول تا اخر عبوس و بداخلاق نشست و هر ازگاهی هم زیر لب غر زد و موقعی که خواننده یک اهنگ از افت خوند و وسط هاش از بقیه می خواست با گفتن ولش کن باهاش همراهی کنن دیگه خونش بجوش اومده بود و چشم غره ای به  ستایش که سرخوشانه داشت دست میزد و از ته دل می خندید رفت و اخرش هم بهم گفت مزخرف ترین شب عمرم بود و به عمرم اینقدر اهنگ سخیف نشنیده بودم 

لبخند زدم و گفتم سخت نگیر پسرجان قرار نیست که همیشه طبق میل تو پیش بره عوضش به بقیه خوش گذشت 


با تاسف سری تکون داد که اخه چطور می تونین همچین اهنگایی گوش بدین 

پ.ن: عوضش تا خونه براش البوم رگ خواب همایون جان رو گذاشتیم 


نظرات 5 + ارسال نظر
زهرا شنبه 24 فروردین 1398 ساعت 17:43 http://pichakkk.blogsky.come

من عاشق سپهرم با این شخصیت خاصش

دهنم رو سرویس کرده

پریا یکشنبه 25 فروردین 1398 ساعت 07:56

چرا پسرا اینقدر زود بزرگ میشن و مغرور؟!!!
یعنی عااااااااااااشق این پسر سختگیرتم دیگه.

هوفففف از دستشون

سمیه.س یکشنبه 25 فروردین 1398 ساعت 20:34

یعنب خداااا به همسر احتمالی آینده ش صبرررررر عطا کونه

فحش خورم ملس خواهد بود

سمیه دوشنبه 26 فروردین 1398 ساعت 11:53

در پاسخ به خانم سمیه باید بگم نه بابا غرو قرش فقط واسه مادر و خواهره یه غلام حلقه به دوشی می شن در آینده دیدم که می گم البته ایشاله عروس خانم قدر می دونن و دعا گوتون می شن

ربولی حسن کور چهارشنبه 28 فروردین 1398 ساعت 16:02 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
سپهرخان بیشتر از چیزی که من فکر میکردم ایده آلیسته

سلام اقای دکتر
توی موسیقی. خیلی سختگیره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد