یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

مگه میشه مگه داریم؟!!

چقدر سخته شناختن ادما , یک خانومی هست که من همیشه به عنوان یک خانوم عاقل و فهمیده ازش یاد می کردم تا اینکه دیشب متعجبم کرد . گفته بودم که دایی ممر در مرحله ی اشنایی با کسی هست و تازه باهاش اشنا شده و فقط دوبار حضوری همدیگه رو دیدن و بعدش تلفنی باهم در ارتباطن ؛اونوقت دیروز همین خانوم عاقل و فهمیده ای که حرفش رو زدم با اینکه این جریان رو می دونسته به دایی ممر تماس می گیره و بهش پیشنهاد می ده بیادبا فلانی اشنا بشه!!!! و بهش می گه حالا دیدنش که ضرر نداره و با اینکه داداش جان می گه من نمی تونم همزمان به دوتا مورد فکر کنم بازم ایشون اصرار می کنن و می گن خب با این هم اشنا بشو بعد از بینشون یکی رو انتخاب کن!!!! نمی دونم والا !!!! وقتی می گن زنان علیه زنان همین موارد هست ها و اخه چطوره که اگر همین کار رو یک خانوم انجام بده یعنی به طور همزمان با دونفر صحبت کنه تا یکی رو انتخاب کنه کار زشتیه و همه می گن وای چه بی حیا ولی همین کار رو یک مرد انجام بده اشکال نداره .فقط می تونم بگم عصبانیم و به داداش جان گفتم ابدا این کار رو نکن اول این فایل رو ببند بعد بعدی رو باز کن یا این خانومی که داری باهاش مذاکره می کنی شرایط و ایده ال های تو رو داره که چه خوب و قضیه حله یا نداره که باید اول این تموم بشه بعد نفر بعدی بهت معرفی بشه.  

 

وقت چکاپ ستایش واسه اسفند هست ولی فردا می ریم پیش دکترش تا راجع به پست قبلی که خیلی روی مخم هست باهاش مشورت کنم و ببینم اگه صلاح می دونه یک پزشک متخصص مغز و اعصاب کودکان بهم معرفی کنه  

نظرات 4 + ارسال نظر
سوری دوشنبه 12 بهمن 1394 ساعت 12:16

یا خدا چه آدمایی داریم. حالا دایی ممر یکی رو پسند کرده میخوان دو دلش کنن

والا همینو بگو

ی رهگذر دوشنبه 12 بهمن 1394 ساعت 18:31

سلام ی مامان

آقا با خانم فرق داره . آقا انتخاب کننده هست و خانم انتخاب شونده پس ایرادی نداره هر دو را ببینه و انتخاب بهتری داشته
باشه بنظرم اجازه بدین وسعت انتخاب ایشون بیشتر باشه

مشاورم اومد ناگهان

ی رهگذر

سلام عزیزم
اخه رهگذر جان این مال مرحله ای هست که تازه معرفی می شه خود من هم همزمان چندنفر رو بهش معرفی می کردم و مشخصاتشون رو می گفتم یا حتی یک حلسه می رفت و می دید ولی نه دیگه در مرحله ای که با ظاهر قضیه اوکی هست و داره باهاش معاشرت می کنه تا شناخت بهتری پیدا کنه ِواسه دختر هم همینطوره امروز یکی میاد خاستگاری فردا یکی دیگه و پس فردا یکی دیگه و هیچ مشکلی نیست ولی اون خودش بین این سه تا یکی رو انتخاب می کنه واسه اشنایی بیشتر حالا ممکنه بعد از یک مدت معاشرت به این نتیجه برسه که به دردش نمی خوره خب اونوقت می ره سراغ نفر بعد

آرزو دوشنبه 12 بهمن 1394 ساعت 21:56

دست رو دلم نذار سر شناختن این آدمها که خونه!
شخصی که مثلا دوست نزدیکم بود و به به گفته خودش خیلی بهش محبت کرده بودم و هواشو داشتم یه دفعه بدون هیچ توضیحی، بعد از اینکه استفاده هاش رو کرد، گذاشت رفت. شناختن آدمها حتی بعد از مدتی رفت و آمد سخته واقعا!

اخه ادما به مرور زمان تغییر می کنن همینطور که خودمون تغییر می کنیم
ولی انصافا همچین کاری از یک دوست خیلی دردناکه.اشکال نداره ارزو جان اینم می گذره

ی رهگذر سه‌شنبه 13 بهمن 1394 ساعت 10:00

الان هم تو مرحله اول هست و اتفاقی نیفتاده این روز ها بعد از

3 سال زندگی تازه می فهمن تفاهم ندارن جدا میشن گاهی وقتها ی شانس یا ی اتفاق خوب تو دقیقه نود می اافته و این هم ممکنه همون شانسه باشه و چون بحث یک زندگی هست به نظر من این شانس رو هم از دست ندین تا شاید حد اقل از یک پشیمونی در اینده ر ها باشید .به نظرم اول خود شما یک بار ببینید ایشون را قطعا ضرر نداره هر چند احتمالش زیاد باشه که توسط دایی ممر یا قمر یا کمر( اسامی رو که یادتون هست) رد بشه تو همون نگاه اول ولی بخاطره همون درصد کم هم که شده ارزش دیدن داره

ی رهگذر

حالا البته این دایی ممر جان(چه حافظه ای چه خوب یادتونه) کلا کار خودش رو می کنه و وای نمی ایسته ببینه من چی می گم
ولی بازم نمی تونم با این روش کنار بیام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد