در جریان مشکلات سپهر که هستین (همون انحراف ستون فقرات ) و خب می دونین که تحت نظر دکتر گنجویان بود و واسش بریس تجویز کرده بود که ابته سپهر یکسال به صورت کج دار و مریض و با کلی خواهش تمنا از اون بریس استفاده کرد و بعدش هم کلا بیخیالش شد و البته که هیچ تغییری هم در ستون فقراتش ایجاد نشد یعنی نه بهتر شد و نه بدتر وخب راستش رو بخواین منم دیگه خسته شدم از بس باهاش کلنجار رفتم تا بریس رو بپوشه کلا توی این یکسال اخیر ارتباطم با سپهر خیلی سخت شده و هر حرفی که با هم می زنیم تهش به دعوا ختم می شه بگذریم خیلی از اصل موضوع دور نشم .چندوقتی بود که متوجه یک مشکل توی پای سپهر شده بودم انگشت شصت یکی از پاهاش به سمت انگشت کناری خم شده و روی اون قرار می گیره و چون مامانم این مشکل رو داره می دونستم باید زودتر ببرمش ارتوپد ولی خب فصل امتحان ها بود و اصن نمی شد با سپهر حرف زد به خودم قول دادم که توی تابستون حتما پیگیر باشم تا اینکه پریروز متوجه شدم همون پایی که انگشت شصتش منحرف شده زیر قوزک پاش یک برامدگی دراومده به نظر میاد از جنس استخون باشه وقتی ازش پرسیدم درد می کنه می گه بعضی وقتا درد می کنه فعلا از این وسیله های لای انگشتی دادم تا بزاره بین انگشت شصت و انگشت کناری و شنبه هم می خوام زنگ بزنم از یک ارتوپد توی مشهد وقت بگیرم ببینم نظرش چی هست
راستی اگر روانشناسی رو می شناسین که در زمینه ی نوجوان کار می کنه خوشحال می شم بهم معرفی کنین
خوش به حالت حداقل وبلاگت سالمه.واسه من که معلوم نیس چی شده مسئولین محترم کلا پاکش کردم.عاغا من خاطره سفری که با دوستام رفتم اونجا نوشتم میخوامش.تو روح این بلاگفای بی همه چیز وب قبلیمم فیلتر کرده بودن.اینم شانس ما داریم.
من همون نیلوفرم که تو اینستا پیداتون کردم و...
سلام نیلوفر
واااا یعنی اصن وبت نیست!!!!
واقعا که از دست این بلاگفا
با سلاااام
ما هم اینجارو به لطف فروغ جون پیدا کردیم
خوب شد کوچ کردین ولی! درسته یه مدت که دستمون از همه جا کوتاه ود و دوستان بلاگفایی نبودن دلتنگ بودیم ولی توفیق اجباری شد از اون بلاگفای کسل کننده دل بکنید.
انشالله که مشکل سپهر جان هم چیز مهمی نیست و شما بی جهت نگرانی.
سلام اذین جونم
اینقده ذوق می کنم وقتی اینجا رو پیدا می کنین
مرسی از فروغ
اولش دلم واسه بلاگفا تنگ می شد ولی الان دیگه نه ..تازه از دستش عصبانی هم هستم
خدا کنه چیزی نباشه
اون فک کنم خار پاشنه باشه. با کفش مناسب حل میشه. البته آمپول فک کنم داشته باشه. نیاز به هیچ جراحی هم نیس. اما در مورد انگشتش باز فک کنم از این لای انگشتا بدن. البته من دکتر نیستم ولی مورد تو خانواده بود آخه. اما چرا این پسر اینقدر براش مشکل پیش میاد. پری خدا بهتر صبر بده. مادر بودن خیلی سخته. پری جون واقعا سخته این گرما بریس استفاده کنه. ولی تو تهران که بهترین ارتوپد کودکان هس چرا مشهد؟؟؟؟ من الان دلم برات کباب شد..واقعا سخته با بچه ها کنار اومدن.
خار پاشنه مگه روی پاشنه در نمیاد؟ این پهلوی پاست زیر قوزک پا
نمی دونم سوری ولی کلا این بچه اسکلت بدنش مشکل داره ...بریس رو هم خیلی وقته نمی پوشه
تهران حتما می برمش دکتر ولی حالا که اینجا هستم همینجا هم یک دکتر ببرم ببینم چی می گه
به به مبارکه.خیلی خدلی دلم براتون تنگ شده بود.
به به ساناز خودم
منم دلم تنگ شده بودها
سلام پریسا جون
تو اینستا ادت کردم ...میخواستم ادرس وبلاگ جدید را ازت بگیرم یادم رفت بعد دیدم خودت اونجا ادرس اینجا را گذاشتی.مبارکه خانم منزل جدید!!!
میگم این سپهر را زودتر زنش بده بره این که غیر از درد سر چیزی برات نداره ...!!!!!!!!!!شوخی میکنم انشالله خدا برات حفظش کنه و سلامت باشه...
سلاااااام کیانا خیلی وقته ازت بیخبرم
مطمینی منو اد کردی؟ اخه من فالوور جدید نداشتم ها می خوای ادرس اینستات رو بزار من بیام پیدات کنم
وای زن بیچاره اش چی بکشه از دستش هوفففف
حالا ببر دکتر انشالله چیز خاصی نباشه. نمیدونم مشکل استخون سازی داره. برا پسر دایی رو دستش بود. جراحی کرد. رشد استخوان زیاد..اشتباه دیده بودم مکانشو
امشب می ریم دکتر