یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

مثل اینکه در زمینه ی فیلترینگ یک رقیب داریم

من وستی همسرجان رو رسوندیم فرودگاه که بره چین توی سالن انتظار که بودیم بلندگو اعلام کرد هم اکنون پرواز ماهان به مقصد دبی تهران رو ترک کرد ستی هم شروع کرد به گریه که من می خوام برم دبی !!!!  یعنی بیشتر از اینکه از رفتن باباش ناراحت باشه از رفتن اون هواپیمای دبی ناراحت بود   

اونجا وایبر فیلتره و ما از طریق اسکایپ باهم در تماسیم تازه اونم چون سرعتش پایینه با کیفیت خیلی بد  

خودم رو کشتم تا بتونم به این  ادمای  چینی مستقر در هتل حالی کنم که می خوام با مستر همسریان مستقر در اتاق ایت (8) سیکس (6) وان (1) تری (3) صحبت کنم ولی نشد فقد می گفتن نیها نیها !!!!! یعنی یکی گوشی رو برمی داشت می گفت نیها نیها بعد که من درخواستم رو مطرح می کردم بازم می گفت نیها نیها و گوشی رو می داد یکی دیگه اونم می گفت نیها نیها و منم دوباره از اول می گفتم که چی می خوام بازم می گفت نیها نیها و گوشی رو می داد نفر سوم اون می گفت های (hi) نیها نیها و همین پروسه ادامه پیدا می کرد و اخرشم گوشی رو قطع می کردن ..هوفففففف 

همسرجان با فیلتر شکن به وایبر وصل شده و توی گروه خانوادگیمون پیغام گذاشته که من رسیدم چین اونوقت دایی ممر عزیز زیرش پیغام  گذاشته ابجی جون باور نکن چین نیست . چین وایبر فیلتره   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد