یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

نتم قطع بود :(

خیلی وقته اینجا نیومدم همه اش هم تقصیر این مخابراته اخه ما نتمون رو از مخابرات گرفتیم و سه هفته قطع بود منم فقط با اینترنت موبایلم به دنیای مجازی وصل می شدم باحالش این بود که فقط به وایبر و اینستاگرام دسترسی داشتم و اصن هیچ صفخه ی دیگه ای واسم باز نمی شد الان حدود دوساعته که نت وصل شده و منم ذوق مرگ اومدم ببینم چه خبره 

زندگی روال همیشگیش رو طی می کنه من سعی می کنم راجع به پست قبل فکر نکنم و ذهنم رو با چیزای دیگه مشغول کنم چون مثل اینکه از اختیار من خارجه و همه ی عالم و ادم دست به دست هم دادن تا همسرجان یک جابجایی شغلی اساسی داشته باشه البته تا جایی که زورم می رسید واسه جابجایی مکانی مقاومت کردم البته گاهی هم می مونم که دارم تصمیم درستی می گیرم یا نه  ولی اینو هم متوجه شدم که ایده ال یکی ممکنه واسه یکی دیگه خیلی هم بد و ناگوار باشه و اینا همه اش به سلیقه و هدف ادما از زندگی برمی گرده 

دوباره دارم دنبال مدرسه می گردم اینبار واسه ستی دیگه دخترم بزرگ شده و سال دیکه می ره پیش دبستانی و من ترجیح می دم پیش دبستانی رو توی مدرسه بگذرونه جدا کار خسته کننده و سختیه این مدرسه پیدا کردن و همون طور که گفتم باتوجه به این که سلیقه ها و هدف ها فرق می کنه ممکنه یک سری خصوصیات مدرسه واسه یکی مزیت اون مدرسه باشه و واسه یکی دیگه از معایب به حساب بیاد 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد