یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

ناشناس

جرقه ی  این پست رو  ناشناس عزیز زد واسه پست قبل دوتا کامنت گذاشته که پیشنهاد می دم بخونینش البته واسه من جذاب تر بود چون خیلی وقت بود دلم می خواست از زبون یکی که خودش بیمار بوده و حالا بزرگ شده این جریان رو بشنوم

شایدم تصادف دوتا اتفاق با هم بود که منو برد به ۱۰ سال پیش اخه به خاطر یک سری تغییرو تحول  کمدها رو خالی کردم و کل دیروزم رو با البوم کودکی های سپهر گذروندم  و بعدشم که کامنت ناشناس رو دیدم  اول می خواستم توی جواب قسمت دوم کامنتش از تجربه ی خودم با بیماری سپهر بگم و بگم که منم دقیقا همون کار پدر و مادرش رو کردم ولی نمی دونم چرا در قبال بیماری ستایش همچین گاردی نگرفتم اما کامنت طولانی شد و بلاگفا قبول نکرد واسه همین تصمیم گرفتم پست بزارم

نمی دونم قبلا گفتم یا نه.. سپهر دقیقا ۱۸ ماهه بود که ما متوجه شدیم اریتمی داره  یعنی ضربان قلبش یک دفعه خیلی بالا می رفت و گاهی تا ۳۰۰ می رسید اون موقع مدت زمانی که توی بیمارستان بستری می شد طولانی بود یعنی هربار که مراجعه می کردیم حداقل ۲۰ روز بستری می شد البته اینم واسه خودش جریاناتی داره که الان جاش نیست فقط اینکه ما داشتیم راه رو اشتباه می رفتیم و وقتی دکترش رو عوض کردیم و با یک کار تشخیصی درست همه چی حل شد و دیگه احتیاجی به بستری های طولانی مدت توی ای سی یو نبود خلاصه اینکه اون موقع من اصن دوست نداشتم درموردش صحبت کنم یا حتی توی ذهنم ثبتشون کنم و سپهر هیچ عکسی از اون دورانش نداره جالبه که با اینکه تلاش می کردم هیچی توی ذهنم حک نشه ولی یک تصویر خیلی واضح توی ذهنم مونده یک سپهر کوچولوی گریونه با چشمای مضطرب که سرمش از رگ گردنش بهش وصل شده (اخه بعد از۲۰ روز دیگه هیچ رگ سالمی واسش نمونده بود) ولی درمورد ستایش دیگه این حساسیت رو نداشتم خودمم نمی دونم چرا شاید چون بزرگتر شده بودم شاید چون تجربه ی سپهر بهم گفته بود هیچی قابل فراموشی نیست نمی دونم درهرصورت ستایش از اون دورانش کلی عکس داره حتی با اینکه فقط دوتا یک هفته توی بیمارستان بستری بود بازم کلی عکس از روی تخت بیمارستان داره

سه شنبه ستی وقت سونوگرافی و عکس از ریه داره واسه چکاپ و صبح سه شنبه هم می برمش واسه ازمایش خون

ناشناس عزیز بازم سپاسگزارم که منو با تجربه ات اشنا کردی امیدوارم سالیان پر از سلامتی پیش رو داشته باشی

بی ربط نوشت: الان چرا وزارت بهداشت اسامی شرکت های لبنی که از روغن پالم استفاده کردن رو اعلام نمی کنه ؟!!!! این الان ابروداریه !!!!!! پس حق خانواده ها واسه دونستن حقیقت چی میشه !!!! سپهر و ستایش خیلی شیر دوست دارن و من روزانه حداقل یک پاکت شیر می گیرم و الان سردرگمم ... چقدر بده که حق اولیه یک ادم که داشتن غذای سالمه نادیده گرفته می شه .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد