ستی واسه اولین بار سوار لکسوس شاسی بلند یکی از دوستان شده (البته مامان ستی هم واسه اولین بار بود سوار همچین ماشینی می شد ) و با هیجان می گه وااااااای مامان سقفش رو ببین اسمون دیده می شه بعد از چند دقیقه هم می گه واااااااا ی مامان اینا تو ماشینشون تلویزیون دارن
هر چنددقیقه یکبار هم تاکید می کرد که ماشینشون خیییییییلی باحاله
یک بادکنک توی اسمون داره بالا و بالاتر می ره ستی با هیجان می گه مامان ببین خدا دلش بادکنک خواسته بعدشم با یک قیافه ی متفکر می گه می دونستم خدا بچه است ... به نظرت خدا دختره یا پسر ؟