یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

ماجراهای ستایش

ستی واسه اولین بار سوار لکسوس شاسی بلند یکی از دوستان شده (البته مامان ستی هم واسه اولین بار بود سوار همچین ماشینی می شد ) و با هیجان می گه وااااااای مامان سقفش رو ببین اسمون دیده می شه بعد از چند دقیقه هم می گه واااااااا ی مامان اینا تو ماشینشون تلویزیون دارن   

هر چنددقیقه یکبار هم تاکید می کرد که ماشینشون خیییییییلی باحاله

یک بادکنک توی اسمون داره بالا و بالاتر می ره ستی با هیجان می گه مامان ببین خدا دلش بادکنک خواسته  بعدشم با یک قیافه ی متفکر می گه می دونستم خدا بچه است ... به نظرت خدا دختره یا پسر ؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد