- مامان من تخم مرغ می خوام
+ باشه عزیزم یک تخم مرغ اپ پز می زارم جلوش
-نه اشپز (همون اب پز) نمی خوام نیمرو باشه
+بیا قربونت بشم اینم تخم مرغ نیمرو
ـ کلاس میس الهه نمی رم ها
+ باشه اشکال نداره نرو دارم توی کیفش شیر می زارم
ـ نه این کیف صورتیه رو نمی خوام ابیه رو می برم
+ باشه
ـ شیر ساده نمی خوام شیر توت فرنگی بزار
+ باشه لباس قرمزهاش رو اماده کردم که بپوشه
ـ نه اینا رو نمی خوام اون لباس ابیه رو می خوام تا به کیفم بیاد
+ باشه ..... دیگه دستشویی نداری خوب فکر کن ببین پی پی نداری
ـ نه ندارم
+ مطمئنی دیگه
ـ (سرش رو بر می گردونه عقب و از باسن مبارکش می پرسه ) بام بام (همون باسن) پی پی داری بعد هم خودش میگه نه
لباساش رو تنش می کنم و کفشش رو هم می پوشه بعدش می فرمان
ـ مامان پی پی دارم
دوباره همه ی لباسا رو در میارم و می برمش دستشویی
ـ به خاله مریم بگو خودم پی پی کردم (انگار بقیه ماماناشون واسشون پی پی می کنن والا!!)
+ چشم می گم حالا دیگه بریم
ـ اون هاپو قهوه ای رو هم ببریم
+ باشه
توی حیاط مهد کودکیم
ـ یک کم برم توی چامپینگ بپرم
+ باشه برو فقط زود باش
ـ یک کم تاب بازی کنم
+ باشه عزیزم فقط دیگه ظهر شد ها
ـ حالا سرسره سوار شم
+ مامان جان یک کم زودتر لطفا
دیگه رضایت می ده از پله های مهدکودک بریم بالا
ـ مامان برام اون بادکنک زرده رو می خری
+ اره
ـ اون تل صورتیه رو هم بخر
+ باشه
ـ بعد از مهد کودک بریم پارک
+ چشم می ریم
ـ چون دختر خوبی بودم بعدشم بریم خونه ی دریا تو هم بیا
+ باشه
می رسیم جلوی در کلاسش دست منو محکم گرفته و ول نمی کنه
ـ مامان ایندفعه هم روی صندلی مامان بشین و کتاب بخون
+ باشه
ـ کلید ماشین رو هم بده من نگه دارم
+ بیا اینم کلید
توی عمرم اینقدر به کسی باج نداده بودم هوفففففففففففففف