یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

معلم استراتژی

روزهای دوشنبه معلم اصلی سپهر نمیاد و درسهایی مثل قران و ورزش و کتابخونه دارن که هر کدومش یک معلم مخصوص داره دیروز که از مدرسه اومد

-به به سلام اقا مدرسه خوش گذشت ؟

-بله

-معلماتون چطور بودن ؟

-خوب

-معلم جدید نداشتین؟

-نه همشون همون پارسالی ها بودن فقط معلم استراتژی عوض شده بود

-استراتژی؟؟؟

-ای بابا ... پارسال هم برای همین بهت نگفتم چون می دونستم هی می خوای ازم سوال بپرسی هی بپرسی استراتژِی چیه ؟سر کلاس چی کار می کنین ؟ معلمتون چه طوریه ؟

بعدم رفت توی اتاقش و درم بست یعنی می خواستم خفش کنم اخه من نمی فهمم این اقایون چطوری می تونن به همه نوع سوالی جواب های یک کلمه ای بدن ...یعنی حرفاشون توی حلقشون گیر نمی کنه دلشون نمی خواد بریزن بیرون

این اقایون دور و بر من همشون همین طوری هستن پسرمون همسرمون برادرمون ولی خداییش استعدادی می خواد این طوری تلگرافی حرف زدن ...گاهی اوقات من باید با موچین بشینم دونه دونه از دهنشون حرف بکشم بیرون اوففففففففففف......خلاصه ما نفهمیدیم این معلم استراتژِی یعنی چی اگه شما فهمیدین من رو هم مطلع کنید پارسال که حسابی درگیر ستایش بودم و سر زدن به مدرسه سپهر و شرکت در جلسات تقریبا ماهیانه با معلم به عهده همسر بود اما امسال دوباره خودم این کارها رو میکنم هفته دیگه هم جلسه با معلم است اگه تا اون موقع نفهمیدم از معلمش می پرسم

چند روز پیش ترها داشتم دخترم رو با اسامی بچه های حیوون ها اشنا می کردم شب که باباش اومده می گه(ستی می خواد وقتی بزرگ شد اسم نی نی اش رو بذاره گولاسه(گوساله) )خلاصه که اسم     نوه مون هم مشخص شد

پ.ن: یعنی این اوضاع اقتصادی درست می شه؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد