یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

دقیقا کجام؟

اوضاعی هست ها !!! تا به حال اینقده ضیق وقت نداشتم . فکر کردم تابستون تموم بشه و مدارس شروع بشن یک کم همه چی مرتب میشه و من سرم خلوت میشه ولی نشد از ساعت 5:30 صبح که بیدار میشم یکسره سرپا هستم و دیگه از 6 بعدازظهر به بعد واقعا هلاکم و باطریم تموم میشه  

داداش جان رسما به جمع متاهلین پیوستن و با عروس خانوم یکی دوروز تهران بودم و بعدشم رفتن سفر . ..سپهر جان درارتباط با مزدوج شدن دایی شون فرمودن بالاخره ادما اشتباه هم می کنن..چون تقریبا تابستون رو در منزل جانم نبودم کلی کار انجام نشده و کلی دیدارهای تجدید نشده بدهکار بودم که دارم بصورت ام پی تری انجام می دمشون ...توی این مدت کلی تلفن به این و اون بدهکارم و شده چندبار یکی دونفر تماس گرفتن و من گفتم ببخشید الان نمی تونم حرف بزنم و بعدا خودم زنگ می زنم و این بعدا نیومده و من الان حتی روم نمیشه بگم شرمنده دیر شده  

سپهر رو  هفته ای سه روی می برم کلینیک تابان پیش یک فیزیوتراپ واسه این قوز لعنتیش دقیقا از 8 سالگیش دارم این بچه رو هی اینور و اونور می برم اخه خودش هم همکاری نمی کنه نه بریس می بنده و نه نرمش ها رو توی خونه انجام میده اون مدت که پارسال می بردمش حس خوب زندگی و با دستگاه هیوبر ورزش می کرد خیلی خوب شده بود اما چون خیلی بهمون دور هست و کلی وقت توی تراقیک ازمون گرفته میشد و عملا امکان نداشت هفته ای سه روز بره ولش کردیم و دوباره قوز جان با شدت هرچه بیشتر برگشتن ..حالا اینجا بهم نزدیکتر هست و فیزیوتراپ یک اتاق مخصوص فیزیوتراپی داره و کنارش هم باشگاه بدنسازی هست که با سپهر یکساعت و نیم هم توی باشگاه بدنسازی ورزش می کنه و هم توی اتاقش نرمش های فیزیوتراپی انجام می ده ..تا بینیم چی میشه و جواب میده یا نه ... ستایش کلاس اولی شده و بعد از سه روز مدرسه رفتن امروز تصمیم گرفته بود مدرسه نره چون می خواد ارایشگر بشه و ارایشگرها احتیاج به مدرسه رفتن ندارن و خوشش نمیاد هی مشق بنویسه!!! حالا این هی مشق نوشتن منظورش سه خط لوحه نویسی هست ها ..... خلاصه که فکر کنم ستی جان قراره تلافی سپهر رو دربیاره و من هرچی نفهمیدم سپهر کی مشق نوشت و کی درس خوند این یکی قراره منو از اول محصل کنه :))) 

 

پ.ن : عنوان رو از کامنت یه مامان جان گرفتم  

به امید زود به زود بروز کردن اینجا  

نظرات 7 + ارسال نظر
aftab mahtab پنج‌شنبه 8 مهر 1395 ساعت 05:45

khoda ghovat mamane mehraboon
khoda be hamamoon sabr bede ba in class avalihaaa

پس تو هم کلاس اولی داری
موفق باشی

یه مامان پنج‌شنبه 8 مهر 1395 ساعت 21:15

آخیییییش بالاخره آپدیت کردین. مرررررددددم از بدن درد .یه کمم به فکر معتادان وبلاگتون باشین خب. تقصر خودتونه انقدر نوشته هاتون به دل میشینه
چه عنوان با مسمایی ذوق نمووودم

الناز شنبه 10 مهر 1395 ساعت 08:24

به منم پونصدتا زنگ بدهکاری
عه ستی گول بزن
خدایی به من رفته بودم اول دبستان روز اول من جیغ دست هورا مامانم گریه می کرد
روز دوم من گریه جیغ که مدرسه نمیرم مامانم با اشتیاق که برو و اینا
الانمم که اوضاعمو کاملا می دونی چیه پس نذار دهان باز کنم بگم
پس ستی رو گول بزن

دیوونه

زهرا شنبه 10 مهر 1395 ساعت 12:57 http://Pichakkk.blogsky.com

ایشالله که خوشبخت بشن دایی ممر
عزیزم ستی رو بیخیال. من همه ش نگرانم که بعدا سپهر رو چطوری زن بدیم؟!


اونو کلا زن نمی دیم

لیلا شبهای مهتابی یکشنبه 11 مهر 1395 ساعت 09:23 http://www.yalda4000.blogfa.com

سلام پریسا جون..... ...خوبی؟ منم امسال معلم کلاس دومی ها هستم.پسر و دختر مختلط.وای که امون از این پسراااا

اخی خانوم معلم
پس کلی ماجرا داری با شیطونای کوچولو

فری یکشنبه 11 مهر 1395 ساعت 20:29

خوب این ستی خانم ما راست می گه، درس به چه دردی می خوره
بذارید بچه آرایشگر بشه.

مامان باران یکشنبه 25 مهر 1395 ساعت 09:40

سلام عزیزم
خدا قوت
من با یه بچه پیش دبستانی وقت کم میارم شما که جای خود داری؟؟

سلام مامان باران زیبا
مامان ها همیشه در حال دویدن هستن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد