یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

فقط یک خل می تونه یک همچین کاری بکنه

توی نیایشم و دارم با ستایش از کلاس باله برمی گردیم ستی عقب تقریبا خوابه و ضبط ماشین هم طبق معمول روشنه نزدیک خونه که می شم یکدفعه اهنگ شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم  شروع می شه و منم حیفم میاد نصفه تموم بشه واسه همین تا اخر اتوبان به راهم ادامه می دم تا اهنگ تموم بشه بعدش دور می زنم می رم خونه !

پ.ن:نصف مهمونام رفتن ولی نصف دیگشون هنوز هستن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد