کاش اردیبهشت طولانی تر بود اصن کاش چندماه بود. اردیبهشت پاییز و زمستان
حیف هست آدم توی این ماه زیبا بمونه خونه هر چند این امتحانات نمی َذارن درست و درمون از این ماه استفاده کرد و لذت برد. امتحان میان ترم بدموقع و لحطه آخری سپهر گند زد به سفری که برنامه ریخته بودم و تازه از اون بدتر اینکه صاحب اقامت گاه بیعانه ام رو پس ندا د
جسارت نسل جدید رو دوست دارم اینکه توی رودربایستی قرار نمی گیرن و اگر نطر مخالف دارن صریح و راحت بیان می کنن
توی مدرسه ی ستی اینا ،آقایی میاد راجع به َپشتکار و سختکوشی بچه هایی ژاپنی و کره ای حرف می زنه و میگه اونجا بچه ها روزی شانزده ساعت از تایم شون رو در مدرسه و برای مطالعه صرف می کنن و برای همین خیلی موفق هستن و یکی از بچهها هم بلند میشه و میگه شاید برای همین هست که آمار خودکشی شون هم بالاست
به خاطر ندارم که ما جرات اینو داشتیم که اینجوری صریح و راحت با بالا دستی مون توی مدرسه مخالف کنیم و راستش این خصوصیت شون قابل تحسین است
دلم سفر می خواد سفری توی دل طبیعت زیبای اردیبهشتی
دیگه تصمیم گرفتن وسایلشون رو بفروشن و خونه رو پس بدن و خب من هر وقت فرصت کنم میام اینجا خونه ی سابق دایی ممر و عروس جان و از وسایلشون عکس می گیرم و برای عروس می فرستم تا توی کانال تلگرامش برای فروش بذاره
بعصی از این وسایل رو من و عروس جان باهم رفتیم و خریدیم و پشت هرکدوم از اینا کلی خاطره هست و همین خاطرات بهشون روح دادن و واقعیتش اگر تنها بیام مثل امروز با هر عکسی مرور خاطرات می کنم و اشکم سرازیر میشه
سر صبحی با کیف ورزشم رفتم نزدیکترین باشگاه و همونجا تبت نام کردم و ورزش رو شروع کردم محیطش خلوت و خوب بود و از همه مهم تر یک پنجره ی قدی و بزرگ رو به یک فضای سبز داشت که موقع ورزش کردن تمام مدت اون فصای سبز جلوی چشم بود و منم در حالی که یک پادکست در مورد مشروطه رو گوش می دادم روی تردمیل دویدم
حالا فردا هم می خوام برم تی ار ایکس
یک روز بدنسازی و یک روز تی آر ایکس
یک همچین ورزشکاری شدم
ایشالله که ادامه دار باشه :)