یک عدد مامان هستم پسرم (سپهر)متولد مهر 80 و دخترم (ستایش)بهمن 88 است پاییز 90 متوجه شدم دختر 20 ماه ام به سرطان کلیه (تومور ویلمز) مبتلا شده و به مدت 15 ماه شیمی درمانی شد و الان خداروشکر حالش خوبه و فقط ماهی یکبار چکاپ می شه خاطرات و تحربیات دوران شیمی درمانی رو توی پستای بهمن 90 تا دی91 نوشته ام و از اون به بعد روزانه هام رو می نویسم اگرروی ارشیو اذر 91 کلیک کنین یک پست هست به نام معرفی پزشک که پزشکایی که دخترم تحت نظر اونا بود رو معرفی کردم امیدوارم مورد نیازتون نباشه
خب بهتر اینجا آپدیت بشه و بگم متاسفانه پزشک کودکان و پزشک انکولوژ اطفال که ستایش زیر نظرشون بود مهاجرت کردن و دیگه ایران نیستن و اینکه بعضی از پست های اون موقع بخاطر جابجایی از بلاگفا به بلاگ اسکای کلن گم و گور شدن
ادامه...
چقدر این بازی محبوبیت داره ... توی همه ی نسل ها هم ادامه داره...
آره همه ی نسل ها باهاش ارتباط برقرار می کنن
من تو اسم فامیل رقیب میطلبم
این همه جر برای حرف "م"نه حروف سخت؟
فک کنم ستی خوب هودشو تو دل همه جا میکنه اینو اسمش و نمیذارم جر
حالا مثلا ژیگولی و ژیگولاییان یا جیگولی و جیگولاییان بود یه چیزی.خخخخخخ
عاشقتم ستی جانم