+مامان میشه اگر زیاد غلط داشتم دعوام نکنی
_ خب برو بخون که غلط نداشته باشی
+ خوندم، دیدی که، حالا دوتا یا سه تا غلط هم داشته باشم مهم نیست دیگه
_ کی خوندی؟ همون نیم ساعت که توی اتاقت بودی؟
+ از نه صبح دارم درس می خونم دیگه
- صبح که کلاس های مدرسه هست.. به جای اینکه با من کل کل کنی برو درس بخون
+ حالا پنج تا غلط هم داشته باشم مهم نیست که
- دیگه دارم عصبانی میشم ها خب بجای چونه زدن برو درس بخون
در حالی که داره گوله گوله اشک میریزه میگه خب کله ی من از تو کوچیکتره و این همه درس توش جا نمیشه و تازه امتحان ریاصی دادم و باید اول اونا رو از توی ذهنم جارو کنم تا جا برای اجتماعی باز بشه
پ. ن: خداوند به من صبر بده برای هفت سال باقی مانده و انشالله که کنکوری در کار نباشه وگرنه که حتما دق می کنم
این گل دختر خیلی شیرینه ماشاالله


اگه هنوز مدرسه ای بودم حتما حرفاشو کپی می کردم استفاده می کردم واقعا منطقی ان
منم قانع میشم معمولا
ستی اومده که قدر سپهر دونسته بشه


خدایی دختر خیلی شیرینه
خدا حفظش کنه
بچه های بی گناه .قبلا مدرسه میرفتن بازی می کردن ،باهم حرف می زدن و در کنارش این درس های غیرجذاب را می خوندن ولی الان کلاسهای مجازی و محدودیت ها ...
آره گناه دارن
سلام
کاش این درسها به یه دردی هم میخوردن!
کاش
تازه اونقدرم منطقی آدم را قانع میکنن که ما متوجه میشیم که عه ... چقدر ما داشتیم زیادی خودمون را اذیت میکردیم اونوقتا
والله که بیخودی اذیت می کردیم
آخ قلبم وقتی گفت کله ی من کوچیکتره
.
حالا خوبه هفت سال مونده من چی بگم که یازده سال مونده
وااای مهرو، کلاس اولی داشتی اونم آنلاین... خدایی سخته
یکی از دوستام دخترگیش دبستانی داره بصورت آنلاین و دیگه مویی روی سرش نمونده
من دارم کم کم عاشق ستایش میشم *-*

خیلی خوب و باحاله این بچه
من ولی حرص می خورم بخدا
خب راست میگه دخترم. اونهمه درس اونم از نوع مزخرف و به درد نخور تو اون کله به اون کوچیکی!!
فقط وقتی اینجوری حرف میزنه باید نگاه های سپهر رو ببینی،،، اینجور مواقع از نگاه های سپهر خنده ام می گیره
کلا دو تا بچه با دو تا فاز جدا گیرت اومده که نتونی از هیچ مدلیش شکابت کنی
۷ سالش میگذره دیگه کنکور رو نمیدونم
شاید سپهر رفت شاید ستی هن رفت دنبالش یا کلا رفتین که دیگه نخوای به کنکور فکر کنی
ولی کلا سخنانش آدمو به وجد میاره
یادمه یه بار گفته بودی از نامرتبی ش اخم کرده بودی بعد اونم گفت بود اخم خوب نیست و کلا دبگه جریان یه مسیر دیگه ای رو طی کرده بود
وااای یادش بخیر


تقریبا دو سه ساله بود و بهم گفت اخم بده و با دستاش اخمام رو باز کرد و من غش کردم براش و بوسیدمش وگفتم تو خیلی ماهی بلافاصله گفت حالا بهم جایزه بده چون دختر خوبی بودم
افق، خیلی وقت هست با منی ها
ایشالا سپهر خان خواست بره خارج ستی رو هم می بره و شما دردسر کنکورشو ندارین
ایشالله
حالا پنج تا غلط چیزی نمیشه خب
جالبه یکی دوتا هم نمیگه یهو پنج تا
آخه یکی دوتا از نظرش کاملا طبیعی هست
سلام پریسا جان
امیدوارم سالم و سرحال باشی.
جانا سخن از زبان ما میگویی.
منم همین مشکلات رو با پسر کلاس سومیم دارم.
دیروز بهم میگه باید بشینی کنرم تا تکالیفم رو انجام بدم و گوله گوله اشک میریزه.
خدا به تو هم صبر بده پری جان