از وقتی رسیدیم مشهد , ستی تب داره و خب توی این اوضاع تعطیلی پزشک معتمدم توی مشهد در دسترس نبود و یک کلینیک کودکان بردمش و تشخیص عفونت سینوس دادن و داره انتی بیوتیک میگیره ولی همچنان تب داره
خودمم دیروز از درد معده که تا پشتم ادامه داشت راهی کلینیک شدم و با یک امپول هیوسین و یک سرم اوضاعم مرتب شد ولی داداش خارجی اعتقاد داره باید جدی بگیرمش و پیگیرش بشم
خلاصه اوضاع در نیمه ی دوم تعطیلات بشدت دلپذیره
حرم رفتید برا من مخصوص دعا کنید لطفا
چشم
ایشالا هر چه زودتر هر دوتاتون خوب بشین❤
مرسی رها جان
وااای مریضی اونم توی عید..اونم وقتی رفتی مسافرت.واقعا سخته.چون خودم دقیقا روز قبل سال تحویل دیسک کمرم عود کرد تا جاییکه تا چند روز نمیتونستم از جام تکون بخورم کلی آمپول شل کننده زدم و همچنبن قرصهای شل کننده دارم میخورم تا یکم اون دردا کم شده.مسافرتامم کنسل شد
انشاءالله ستی جان و خودت تا الان بهتر شده باشین.بجنوردم حیف شد که نشد بیای.دوس داشتم ببینمت
مرسی لیلا جان
بهتریم ولی دیگه تعطیلی تموم شد
سلام
امیدوارم زودتر خوب بشین
اما بعدها یادآوری همین خاطرات هم لذتبخشه
سلام اقای دکتر
موافقم
اصلا به ما زنا بدجنسی نیومده
تا به قول خودت بدجنسانه گفتی قسمت خوب تعطیلات شروع میشه ...
برای خودمم همیشه پیش میاد
اصلا ما زنا آفریده شدیم که همیشه مهربون و خوب باشیم
والا بخدا
یعنی تا روز اخر ستی مریض بود و تب داشت
مریضی تو مسافرت سخت میشه ولی خدا رو شکر هر دوتان بهترید
راستی من قبلا وبلاگتون رو می خوندم نمیدونم چی شد دیگه نمی خوندم ولی الان دوباره وبلاگتون رو دیدم و برگشتم
ممنون هانیه جان
خوشحالم برگشتی