نشستیم دورهم و داریم فیلم دورهمی خانوادگی مربوط به عید 20 سال پیش رو نگاه میکنیم .سالی که من کنکور داشتم .دوربین میاد روی من و دایی ممر جان میگه یا ابولفضل چه سبیل هایی بعدم بلند میشه و دست همسرجان رو می بوسه و میگه واقعا ازت ممنونم اگه فداکاری نمی کردی معلوم نبود چی میشد
عروس میگه فردا عصر سپهر و ستایش ساعت 5 باید باغ باشن برای تمرین ساقدوشی سپهر میگه وای خدای من چقدر لوس اخه این اداها چیه ..با خشم نگاهش میکنم و میگم اتفاقا بدم نیست عزیزم واست یک تمرینی میشه ایشالله خواستی داماد بشی بدونی چی کار کنی ..میگه من ابدا ازدواج کنم اونم با این همه ادا و اطوار
پ.ن : بردارزاده جان خیلی شیرین شده
وااااای خدا یعنی عاااااشقتم پریسا. وای میمیرم از خنده وبلاگتو که میخونم


عااااشق سپهر و ستی هم هستممممممم.
دایی ممر هم خداییش یه دونه باشه
یعنی الان تو هم به سبیل های محترم اینجانب خندیدی؟
سلام پریسا جووون..... وااای که امان از دایی ممر....چقدررر خندیدم به اون تیکه سیبیل::
خنده:
سپهر هم که همچنان دوس داشتنی
:
قبول نیست تو هم که سیبیل های من خندیدی

وای خدایا همین الان داشتم حکایتت رو برای همسر تعریف میکردم اونم کلی خندید

بنده غلطططط میکنم از این غلطا بکنم به سبیلهاتون بخندم
سلام
حالا ما جرات نداریم بخندیم چکار باید بکنیم؟
بردار زاده؟!
نباید بخندین دیگه
بله دختر برادر بزرگتر که الان 9 ماهه هست