دایی ممر یک فیلم قدیمی از جلسه ی دفاع فوق لیسانس داداش خارجی گذاشته ی توی گروه ...سپهر اون موقع 6 ساله بود و توی جلسه مشعول خوردن خوراکی مورد علاقه اش , یک پاکت شیر...کلی ذوق می کنم و میکم کاش از اخر جلسه که همه دوستان داداش , سپهر رو دوره کردن و سپهر روی تخته تند تند جمع و تفریق های دورقمی که بهش میگفتن رو حل می کرد داشتیم. سپهر میگه واقعا اینکار رو می کردم , می گم اره مادر جان و اینقده هم تند و تند و مثل ادم بزرگا حل میکردی و رفتار می کردی که کلی دوستای دایی ات کیف کرده بودن .اونوقت سپهر می فرمان البته عجیب نیست خب بالاخره منم دیگه
اعتماد به نفس نیست که ! :))) حالا خوبه همین هفته ی پیش توی ازمون ورودی انرژی اتمی شکست خورده ها :))
وقتی رفته بودیم کارنامه ی سپهر رو بگیریم مشاورش همراه با کارنامه یک دیپلم افتخار بابت اینکه توی ازمون ریاصی کانگورو جزو 30 درصد برتر بوده به سپهر میده ومیگه با امضای خود موسس کانگورو هست و کلی از سپهر تعریف میکنه و میگه جاش اینجا خالی خواهد بود واز این تعارفات خلاصه...از مدرسه که میایم بیرون سپهر خیلی جدی خطاب به من میگه باز بدو بدو نری عکس این دیپلم رو بگیری و توی گروه و اینستا بزاری ها اصلن از این پز دادن ها خوشم نمیاد و اینگونه شد که نشد من توی اینستام پز بدم
سلام
خوب شد پز دادن توی وبلاگو ممنوع نکرد!
راستی اصلا از وجود اینجا خبر دارن؟
سلام اقای دکتر
نخیر از اینجا خبر نداره
Eshala hamishe movafagh badhe
Khob shod onadi inja gofti ma koli zogh mikonim
چرا پز دادن انقد مزه میده واقعا چراااااا
اره واقعا ..مخصوصا پز فرزند