امشب پسرجان با دوستان گروه موسیقیاییش( گفته بودم که با چندتا از هم مدرسه ای هاش گروه موسیقی تشکیل داده و باهم تمرین می کنن؟) رفتن کنسرت همنوازی ارغوان سایه در فرهنگسرای نیاوران و خب این اولین تجربه ی مشترک من و سپهر هست و از لحظه ای که بردمش جلوی در خونه ی دوستش تا همین الان که بهم گفت سوار ماشین بابا شدم یعنی چیزی حدود 4 ساعت فقط استرس داشتم ..نکنه گم بشه ..نکنه اتفاقی بیوفته
خلاصه منی که سر شب خوابم تا پاسی از شب از نگرانی بیدار موندم و الان که خیالم راحت شد که کنسرت تموم شده و سوار ماشین شده چشمام گرم شدن
برم بخوابم که فردا کلی مهمون دارم بابت تولد ستی
بله بله. گروه موسیقیایی


سپهر خیلی پسر عاقلیه 

البته فک نکنم اینجا تعریف کرده باشی قبلا.
ای بابا پری. سخت نگیر. گم بشه هم پیدا میشه خواهرجان، یعنی پیدا می کنه خودشو
تولد ستی هم مبارک باشه. بوسش کن از طرف من
اسم گروهشون از ارعوان به سروناز تعییر پیدا کرد
هوففف می دونم ها ولی بازم استرس داشتم
مرسی دوستم
امان از نگرانی همیشگی مامانا
ماشالا پسر بزرگ واسه چی گم بشه
مامانیم دیگه
سلام خوبی ستایش خوبه تولد خوب برگزار شد ؟؟؟
سلام ممنونم
بله به خوبی برگزار شد
سلام
ای بابا نگران چی بودین؟
سپهر خان که مردیه برای خودش
سلام
واسه من هنوز پسر کوچولوم هست