این دختر جان ما تابستون در کنار کلاس باله اش اسکیت هم می رفت یعنی دوروز در هفته باله و دوروز هم اسکیت ِ بعد از شروع سال تحصیلی کلاس اسکیت رو حذف کردم و فقط باله می ره و حدود سه ماه پیش یکی از مادرهای باله ازم خواست کفش اسکیت ستایش رو به دخترش قرض بدم تا اون یکی دو جلسه باهاش بره کلاس اسکیت و ببینه خوشش میاد یا نه و اگر دوست داشت اونوقت کفش بخرن . نشان به ان نشان که این دختر دلبند عاشق و شیفته ی اسکیت شد و کلا کلاسای باله رو بیخیال شد و الان سه ماه هست که دو روز در هفته می ره اسکیت اونم با کفشای ستایش !!! جالب هم اینجاست که کلاسش دقیقا بعد از تموم شدن تایم باله شروع میشه و هردفعه که ما داریم حاضر میشیم که برگردیم خونه این مادر نازنین با دخترش از راه می رسن و کفشا رو می پوشن و هر دفعه هم ستایش با حسرت به کفشاش نیگا می کنه و می گه مامان پس کی کفشم رو پس می ده و منم هربار می گم به زودی
ولی الان تمام روی خودم رو جمع کردم و یک اس ام اس به مادر مذکور دادم که اگه میشه کفشا رو بیارین چون می خوام ستایش رو جمعه ببرم پارک واسه اسکیت بازی . هنوز که جواب نداده
مراسم سمنو پزون عالی بود . کلا این سمنو پختن کلی دنگ و فنگ داره . واسش مهمونی می دن , فرداش هم اش پشت پای سمنو می پزن !! من که خیلی دوست داشتم . اولین بار بود که توی مراسم سمنو پزون شرکت می کردم
سپهرجان هم این چندروز مریضی با تمام قوا غر زد و تا تونست استانه ی تحمل من در قبال غر و نق رو بالا برد
خداوندا لطفا هیچ موجود مذکری رو مریض نکن پلیز
رو نمیخواد که وقتی دیدینش بگین کفشارو بیار! مشهدی کم رو هم مگه داریم؟! اصلا مشهدی جونشه و مالش...چجوری سه ماه تحمل کردین؟
قرار شد روز چهارشنبه خودم برم در خونه اش و ازش بگیرم!!!
امان از اون بعضی ها.....
وااااااای که چقد حرص خوردم از دستشون.. ولی اقدامی هم نتونستم بکنم. آفرین به خاطر اس ام اس بهش. زودتر از اینا باید اقدام میکردی..تا متوجه بشه دیگه این رفتار رو با دیگران هم تکرار نکنه .طفلی ستی . .
هوووووف
منم یک دنیا غر دارم.ولی نمیگم
تو محشری
تازه شما باید بری دم خونشون یا خدااااا
عجب سمنویی بود حیف چرا من اینقدر ازش بدم میاد
می بینی توروخدا
من عاشق سمنو هستم مخصوصا اگه خوب باشه
واقعا که مردم چه باحالن
همیشه به خوشی مامان خانوم.
ادم می مونه چی بگه بهشون
اخه کفش اسکیت گرونه و خب منم دیدم گناه داره طفلی 300 تومن بده کفش بخره بعد دخترش فقط دوجلسه بره و دیگه خوشش نیاد
ولی خب رسما پشیمونم کرد
من بر همین اساس وسایل رو نمیدم. از بس قبلا کتاب دادم برنگرودندن الان یکی فقط بگه خیلی رک میگم ببخشید من دوست ندارم. تازه اون کتاب هایی هم برگرودندتن پاره پوره بود یا کاپشن که اصلا برنگشت
هوفففف از دست این بی ملاحضگی ها


ya khoda, baziya ajab roooye daran
دقیقا
رک باشین متاسفانه یه عده کثیرى از مردممون بى وجدان و بى ملاحظه و خودخواهن انقد به من بدى کردن و آسیب رسوندن، حالا دزدى هایى که ازمون شده و زورگیرى ها و خوردن مالمون توسط شریک قابل اعتمادمون بماند که چه آسیبى به پدرم خورد و براى همیشه مریض شد، ولى باعث شد مطمئن شم ما یکى از بدذات ترین ملت دنیاییم خیلى مواظب باشین حالا درسته این یه مورد کوچیکشه ولى این چند درصدى ام که مثل شمان آسیب میبینن،
ای بابا
پریسا جون ، اون خانم کفش ستایش عزیز را بر گردوند؟!
حساس شدم چون منم خیلی وقتها قرض میدم و نمی تونم پس بگیرم
بله مهسا جان برگردوند
من کلا به دید مثبت به همه نیگا می کنم و خودش وقتی خواست قرض بگیره بهم گفت یکی دو جلسه باهاش بره اسکیت اگه خوشش اومد واسش می خرم واسه همین منم موقع دادن کفشا هیچ تاکیدی نکردم که زود بهم پس بدین و هر دفعه منتظر بودم که بهم پس بده و دیگه صبرم بعد از سه ماه سراومد
باید همه مون مراعات کنیم وقتی چیزی رو قرض می گیرم و خودمون یا طرف مقابل تاکید می کنه فلان تاریخ برش گردون حتما برگردونیم تا اعتمادها بهم کمرنگ نشه
امیدوارم همچین اتفاقی واسه ی تو نیوفته