دیشب سردرد زیادی داشتم و زود خوابیدم حالا صبح که پاشدم می بینم همسرجان یک فیلم از سلطان قلبها نواختن سپهر گرفته و توی گروه 54 نفره ی همسریان ها گذاشته اونم با زیرپوش!!!! یعنی شما فکر کنم اولا که سپهر دیشب با زیرپوش خوابیده و لباس خونه اش رو نپوشیده (خب سرمامی خوره) بعدشم با همین لباس فیلم گرفته واسه گروهی که کلی غریبه توش هست !!!! از همه بدتر بریسش رو هم نپوشیده و خوابیده , صبح به همسرجان می گم اوا چرا سپهر بریس تنش نیست ایشون هم خیلی خونسرد می فرمان خب خودش نگفت تنش کنم
پنجشنبه ها خودم سپهر رو می برم و میارم چون واسه روزای پنجشنبه سرویس ندارن بعد توی مسیر برگشت بهم می گه مامان می دونی تصمیم گرفتم دبیر ریاضی بشم منم فقط لبخند زدم بعد یادم افتاد خودم می خواستم دانشمند بشم(یک همچین توهماتی داشتم !!) تازه همسرجان که می خواست رییس جمهور!!!! بشه ولی خب این شدیم :))) حالا دارم با خودم فکر می کنم واقعا دبیر ریاضی شدن ارزشش رو داره همه ی پنجشنبه هامون رو خراب کنیم
فردا سپهر عازم اردو به مشهد هست تا صبح جمعه . نسبت به پارسال دلشوره ی کمتری دارم و مطمینم بهش خوش می گذره
مامان جان !! سخت نگیر . اگه بخواهیم همه کارهای همسر جانها رو ببینیم که دور از جون من یکی خیلی وقته باید سکته رو بزنم عزیزدلم . بیخیال باش.
همون دیگه چون اقایون رو می شناسم قسمت فیلم گذاشتن توی گروه رو اصن به روی همسرجان نیاوردم
منظورم دور از جون شما بود . بین جون و من یک ویرگول بذارید و بخونید لطفا
متوجه شدم تنها جونم
ولی یک ویرگول کوچولو چه ها که نمی کنه ها
ای خدا از دست این اقایون کلا خوشحال هستند.
یعنی خوشحال ها
عزیزم میخوای منم هنرهای اقای همسر رو یه کم رو کنم بلکه اروم تر بشی؟

والله همین که تا حالا سر به بیابون نذاشتم خیلیه
اقایونن دیگه
حداقل دبیر ریاضی کار داره مهندس باشه بیکار باشه خوبه
خواهرم همش با من کلنجار دارم عکس بچه هاشو در وضع بد در اینستا میذارم خخ
کدوم وضع بد؟تو که خیلی وقته عکسی از بچه ها نذاشتی
ها دیگه نمیذارم از بس گفت
بیچاره اقایون مظلوم !! والاه


قرارشده دهه سوم محرم و کل ماه صفر توی کوچه شما هر شب هیات فعال باشه
خیلی مظلوم ها
هوفففف اینا که دهن ما رو سرویس کردن و امسال هم زودتر شروع کردن هم تا یک هفته بعد از تاسوعا هم برقرار بودن
شما غیراز این دوتا بچه هیچ کار وزندگیه دیگه ای ندارید
شماغیراز این دوتا بچه هیچ حرف وزندگی ای ندارید درسته مادر بودن نقش مهمیه ولی همه زندگیه ادم نیست پس خودتون چی
یه روز چشمتون باز میکنید میبینید ازهمه چیز عقبید
خدارو شکر مشکل جدی دیگه ای تو زندگیتون ندارید مگرنه حسابی کم میوردید
مردها همینن مامان جان
دقیقا منم موافقم