یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

در راه وطن

خب دیگه شش هفته بسرعت تموم شد و دارم برمی گردم کلی دیدار تازه کردم علاوه بر دیدن برادرها و دوستم، چند روزی پسرداییم با خانومش و دختر کوچولوش به قصد دیدار ما از سوئد اومدن خونه داداش خارجی و دورهم بودیم آخرین بار سه سال پیش دیده بودمش اون موقع هنوز بچه نداشت، من عاشق خانومش شدم یک دختر خیلی خونگرم سوئدی که خیلی تلاش می کرد با تک تک اعضای فامیل شوهرش و فرهنگ و آداب و رسوم و زبان شون آشنا بشه و حالا بعد از سه سال خیلی خوب به فارسی مسلط شده بود و کامل می فهمید و با دخترش هم سعی می کرد فارسی حرف بزنه

با اینکه هفت ماهه باردار بود با یک بچه ی کوچیک یکسال و نیمه زمینی و با ماشین خودشون اومده بودن البته که چندجا توقف داشتن و یکسره نیومده بودن. این چند روزی که پیش مون بودن کل شهر رو باهم گشتیم پارک آبی رفتیم و برامون آشپزی هم کرد و یک نوع شیرینی سوئدی پخت معاشرت باهاش واقعا لذت بخش هست

مدرسه ی ستی دو هفته هست شروع شده و از فردا باید بره مدرسه و این دوهفته عقب موندگی رو جبران کنه 

دلم برای روتین زندگی خودم تنگ شده 

به برادرزاده ها آموزش دادم که بهترین عمه ی دنیا فقط عمه ی اونا هست 

نظرات 7 + ارسال نظر
ربولی حسن کور دوشنبه 15 مرداد 1403 ساعت 07:33 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
به سلامتی
سفری را رفتین که مطمئنا تا سالها خاطرات خوشش را به یاد میارین.
اما خودمونیم این باز کردن مدرسه توی تابستون خیلی مسخره است!

نه خدایی خیلی خوبه مدرسه تابستون هم باز هست
بچه ها سرشون گرم میشه مخصوصا اگر متل ستی عاشق مدرسه شون باشن بهشون خوش می گذره

سیما از شیراز دوشنبه 15 مرداد 1403 ساعت 08:16 https://mymemories1402.blogsky.com/

ای جانم
رسیدن به خیر پریسا جان.
خدا رو شکر که خوش گذشته و دیدارها تازه شد.
چقدر این خارجیا باحالن.

ممنون عزیزم

تیلوتیلو دوشنبه 15 مرداد 1403 ساعت 10:45 https://meslehichkass.blogsky.com/


خدا را شکر که خوش گذشت

قربونت

پت دوشنبه 15 مرداد 1403 ساعت 12:18

سفر به خیر و بی خطر
خوشحالم که سفر خوبی داشتید و تونستید خانواده رو ببینید

ممنون پت جان

رها دوشنبه 15 مرداد 1403 ساعت 20:38

به وطن خوش اومدین. یکی میگفت اینجا از همه کشو را بهتره هر روز یه خبر جدید بعبارتی یه شوک جدید داریم

آره والا
الانم که گرما و حرارت بالا سورپرایزم کرده

مبینا پنج‌شنبه 18 مرداد 1403 ساعت 13:07

خوشحالم که دیدارها تازه شده و با روحیه بهتر داری برمیگردی به روتین زندگیت عزیزم .

ممنونم مبینا جان

پریا شنبه 20 مرداد 1403 ساعت 10:00

سلام عزیزم.
خیلی وقت بود وبلاگ تو نخونده بودما.
نمی دونم چرا کلا فراموش کرده بودم اینجا می نویسی.
چقدر فضولیم میومد و نمی تونستم تو اینستا بپرسم!!
نگو همه رو اینجا نوشته بودی

اینجا راحت ترم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد