یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

هوف بخدا

مواد عدس پلو رو آماده کردم و توی یک طرف کنار گاز گذاشتم. برنج رو خیس کردم و قابلمه ی مناسبش رو پر از آب کردم و گذاشتم روی اجاق گاز خاموش که اگر دیر رسیدم زنگ بزنم و بگم چی کار کنن

و خب دیر شد و زنگ زدم همسرجان و میگم اون عدس پلو رو بار بزار لطفا و قبلش هم یک کم زعفرون با آب جوش بزار دم بکشه که قاطی پلو کنی 

حالا فکر می کتین چی شده؟ آقا دو روزه داره توی خونه راه میره و میگه خدایی چه غذایی براتون پختم ،از صبح توی آشپزخونه مشغول بودم

خب آخه مرد تو چرا اینقده بی جنبه ای، همه چیزش آماده بود دیگه، 

فقط خلاقیت به خرج دادی و ته دیگش رو پیاز حلقه شده گذاشتی

یعنی ده بار از بچه ها پرسید غذا خوشمزه بود؟ دوست داشتین؟ ده بار از من پرسید کیف کردی  چه برنجی برات پختم


نظرات 6 + ارسال نظر
تیلوتیلو شنبه 3 خرداد 1404 ساعت 10:10 https://meslehichkass.blogsky.com/


عزیزدلم
چه عشقی توی اون خونه موج میزنه ... خدا حفظتون کنه
دقیقا فضای داخلی را حس کردم و کلی خندیدم...

قربون خنده ات تیلو تیلو جان

ربولی حسن کور شنبه 3 خرداد 1404 ساعت 10:36 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
یعنی واقعا شما از یه مرد بیشتر از این انتظار دارین؟

نه والا انتظار بیشتری نیست

پت شنبه 3 خرداد 1404 ساعت 12:12

میگم خب حالا که انقدر خوشحالند از دستپختشون، بهشون بیشتر فرصت بدید آشپزی کنند

والا من که موافقم فقط ستی یواشکی اومده بهم میگه مامان توروخدا اینروزا که امتحان دارم اینکار رو نکن بزار کمتر عذاب بکشم
میگم وا مادرجان غذا که خوب بود و همه چیزش رو خودم درست کرده بودم و بابات هم برنجش نه شفته شده بود و نه سفت بود، میگه ولی همه ی برنج بو و طعم پیاز می داد
البته حالا شلوغش می کنه ولی دلم خنک شد اینو بهم گفت

ایران شنبه 3 خرداد 1404 ساعت 13:18

خوب خداروشکر که پخته و لذت هم برده میتونی برای آینده روش حساب کنی

خودتم راه برو تعریف کن هرجا نشستی و رسیدی تعریف کن هفته ای یکبار بگو حوسم کرده اون پلو عدسو بخورم که تو پختی


البته ایران جان بابت همین برنج آبکش کردن کل کف آشپزخونه و گاز و سینک رو به فنا داده بود
همون خودم درست کنم کارش کمتره

الهه شنبه 3 خرداد 1404 ساعت 21:10

سلام.واقعا خوش بحالتون همسرتون می‌تونه برنج آبکش کنه وعدس پلو قابل قبول ارائه بده .اصلا نمیتونم تصور کنم این اتفاق توسط همسرم رقم بخوره نهایت نهایت نیمرو درست کنه بارها و بارها از طعم و مزه ودیزاین و...تعریف می‌کنه .تازه همسر بنده هر خرید خوراکی که انجام بده اون تکه وبینظیره در این حد که هندونه سفید شور خریده میخوره وبا اصرار به خورد ما میده ومدام از خریدش تعریف می‌کنه .خلاصه که نام شکری نکنید .


این خصوصیت اعتماد بنفس زیادی و تعریف از کار خود در حالی که گند زدن فقط توی آقایون پیدا میشه
الهه جان عوضش موقعیت فان درست میشه و کلی می خندین

سیما از شیراز یکشنبه 4 خرداد 1404 ساعت 10:44 https://mymemories1402.blogsky.com/

آفرین به آقای همسر
پریسا جون از فرصت استفاده کن و آشپزی رو آخر هفته ها بذار به عهده ایشون.
خداییش آقایون خیلی خودشون رو تحویل میگیرن.

شیطونه میگه همین کار رو بکنم فقط حیف که ستی درخواست کرد توی ایام امتحانات بهش شوک وارد نکنم
ایشالله از اول تیر اجرا می کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد