نشستیم روی تراس و ماه کامل هست
با ذوق چندبار سپهر رو صدا میزنم تا بیاد و ماه رو ببینه
میاد و میگه خب یک کره هست که یک ششم، زمین وزن داره و توش پتاسیم زیاد پیدا میشه
میگم به ایناش کار ندارم فقط نگاه کن و ببین چه زیباست
میگه یک کره هست دیگه والا من زیبایی خاصی توش نمی بینم
اتاق سپهر رو داریم کن فیکون می کنیم و تختش رو فروختیم.. تختش از این مدل هاست که پایین کمد و میز تحریر هستش و بالاش تخت.... اومدن تخت رو باز کنن تا صاحب جدیدش که یک پسر هفت ساله هست ببرتش و سپهر بهم میگه یادش بخیر چقدر اون بالا بازی کردم میگم آره کلی خاطره داری و حالا مطمئنا اون پسر کوچولو کلی باهاش کیف می کنه و خاطره میسازه، احتمالا مثل تو عاشق این باشه که دوستاش رو ببره بالای تخت و... یکدفعه میگه خب دیگه مامان جان، حالا یک تخت بود ها خیلی هم مهم نیست
پ. ن:الان باید کلی چونه بزنم تا همسرجان قید یکسری وسایل رو بزنه و راضی بشه که ردشون کنیم و اتاق و خلوت کنیم بدیش اینه حافظه ی خوبی داره وگرنه میشد خیلی چیزا رو بدون اینکه بهش بگم رد کنم
هاها. منم هم سن سپهر بودم همین طوری بودم :)))
بگو که الان عوض شدی و دیگه اینقدر با عقل به زندگی نگاه نمی کنی و احساس هم توش دخیل هست.... به آینده امیدوارم کن ریحانه
سلام
درونت فعاله 
داشتن هم سخته وااا


من هم دقیقا پسرم از اون تختها داشت و حدود راهنمایی و یا اوایل دبیرستان رسید دادم رفت
البته بخشیدم به نوه خاله باباشون
میگماااا
اما همسر
نمیذاره
ولی بازم عروست از شما بینواتره
به نظرم خوبه پسرت فیزیک یا هوا فضا قبول بشه
با یه دختر هم رشته اش از د باج کنه
دو تایی. به فکر ساخت پل انتقالی بین زمین و ماه باشن
بلکه از زندگیشون لذت ببرن
وگر نه که پتاسیم کروی ۶۰۰۰ مرتبه کوچکتر از زمین که هیچ چیز جالبی توش نیست
راستی من خنگم و حواسم نبود یا شما نگفتی علاقه سپهر جان به چه رشته ایه؟!
واقعا امیدوارم یکی مثل خودش پیدا کنه که هیچ کدومشون اذیت نشن
حالا جالبه همسرجان خودش خیلی این مثل رو بکار می بره که اگر از وسیله ای شش ماه استفاده نکردی یعنی کلا نیازش نداری.... اما سر هرچیز کوچیکی که داره باید کلی چونه بزنیم تا دل بکنه و همیشه هم میگه آخه این فرق می کنه ممکنه لازمم بشه
سپهر برق و کامپیوتر و مکانیک رو دوست داره به برنامه نویسی هم علاقه ی ویژه داره
سلام
خدایی من هم زیاد احساساتی نیستم اما آقاسپهر دیگه کولاک کرده!
خدا به داد زنش برسه
سلام آقای دکتر
واقعا عروس طفلکم گناه داره
خدا ستایش رو برای شما رسوند که یه خورده تعادل احساسات تو خانواده برقرار بشه
آره واقعا
عروس شما انقدر از مادرهمسر شانس میاره دیگه
همه چیز رو باهم به یک نفر نمیدن که
البته اون عروس چش سفید کلا شانس میاره، پسر به این خوبی اصلن ماه ماه ( آیکون مادرشوهر درون
)
خب حالااااا
نمیخواد واسه عروس دل بسوزونی
ابهت مادرشوهر رو حفظ کن خب
آره والا
حیف پسر دست گلم نیست
من سمپادی بودم و المپیادی. اون دوره خیلی این طوری بودم. کلا جو علم منو گرفته بود.
آره بابا الان کلیییی عوض شدم.
کامپیوتر بخونه عالیه. کار براش تو آمریکا فوق العاده زیاده. و کلا بازار کارش همه جا دنیا داره عالی میشه.
مکانیک برای ویزا گرفتن تو دردسر میافته. جزو رشته های حساس و از مرتبه فیزیک هسته ای هست. کلا ویزا امریکا به مکانیک افتضاح سخت میدن.
برق و اینا هم عالیه. ولی در کل سعی کنه دانشگاهش خوب باشه
چون توی فوق و دکترا که انشالله از ایران رفت فوقش تغییر گرایش میده یا بین رشته ای کار میکنه.
ببخشید فوضولی کردم. خواستم از تجربیاتم بگم
واوووو پس حسابی درس خون بودی و باهوش
مکانیک رو فکر می کنم بخاطر علاقه اش به دایی خارجی اش بهش گرایش پیدا کرده آخه اون برادرم مکانیک خونده بود هرچند همون دایی جانش هم بهش همین پیشنهادات تو رو داده حالا ببینیم اصن شانس این رشته ها رو داره یا نه چون الان همه به سمت کامپیوتر گرایش پیدا کردن و قبول شدن توی این رشته و برق سخت شده
راستش ریحانه خودم خیلی دلم می خواد در آینده به اروپا بره... اینجوری حداقل سالی یکبار می تونم ببینمش ولی آمریکا
همینطور که سپهر داره به ستی "تئوری بیگ بنگ" رو توضیح میده، به ستی هم بگید "نحوه ی فعال کردن احساسات" رو به آقاداداشش یاد بده /:
والا
میگم خوبه ستایش هستا وگرنه با این همه عقل و منطق سپهر حتما عین یه مادِر بُرد میشدی. خخخخ
منم اول کامپیوتر خوندم ولی نتونستم ادامه بدم و تغییر رشته دادم.
به امید خدا بهترینا سر راهش قرار میگیره.
مادربورد عالی بود


ممنون عزیزم
کاش می شد نوک انگشت اشاره هامون بزنیم بهم و از منطقی بودن سپهر خان به وجود من انتقال پیدا کنه
به نظرتون عادلانه نیست؟
دیروز کلی از ستایش جون برای مامانم تعریف کردم چون الان چند روزه که دارم دونه دونه پستاتون میخونم و احساس میکنم همه چی مث فیلم جلوی چشمام ،عالی نوشتنتون
خوش اومدی پریناز جان.. خودم باید یکبار بشینم از اول بخونم و مرور خاطرات کنم
سلام مادر نمونه.
امان از دست این آقایون بی احساس.
امان