آلبوم قدیمی باباش رو پیدا کرده و داره عکس های دوران نوجوانی و جوانی مربوط به دبیرستان و دانشگاه رو نگاه می کنه و شما تصور کن یکسری جوان لاغر با شلوارهای پیله دار که بلوزهای بافت شون رو گذاشتن داخل شلوار، هرکدوم به افق مورد نطر خودشون که قاعدتا دوربین نیست خیره شدن.... صورت هایی که دوران بلوغ رو با پف چشم و دماغ و صورت نشون میده و سبیل و ریش هایی که بصورت دونه دونه هر گوشه از صورت که دلش خواسته روییده
خلاصه ستی در حالی که داره عکس ها رو با دقت نگاه می کنه رو به من میگه معیارت برای ازدواج چی بود؟ می خندم و میگم وااا مادر جان خب اون موقع همه این شکلی بودن و بعد درحالی که با تعجب به پسر کنار دست باباش اشاره می کته میگه این عمو فلانی نیست بابای دوقلوها میگم آره خودشه و میگه خدایی خاله با خودش چه فکری کرد و چه معیاری داشت واسه ازدواج با عمو فلانی
میگم ای بابا حالا توی عکس بد افتاده واقعا که به این بدی نبود و بعدم خدایی الان هردوتاشون خیلی خوب شدن
میگه الان رو نمیگم همون موقع رو میگم و می خوام بدونم دقیقا به چه علتی با شوهرها تون ازدواج کردین
میگم آخه بابات خیلی بامزه بود و مدام منو می خندوند
میگه چه دلیل قانع کننده ای
سلام
اونجا را نمیدونم اما اینجا اون موقع همه مثل هم بودند. به ویژه از نظر اقتصادی
به ستایش بگین نوبت خودت هم میشه!
موافقم
می گفتی ستی جان پسر های همدوره شما هم همچین چنگی به دل نمیزنن، واقعا من هربار این دختر پسرها رو میبینم، دخترها ماشالا آراسته و مرتب، پسرها هم زشت هم ریشو و چرکولک و کثیف.
خب پسرها یک کم زمان می بره تا جاافتاده و خوش بر و رو بشن
بالای سی سال مثلن
من نمیدونم این ریش و ته ریش چیه مد شده، ریش برای مردهای اروپایی سفید و بور شااااید قشنگ باشه، برای مردهای پرموی ما که ریش سیاهشون تا تو چشمشون اومده قطعا قشنگ نیست.
من نمیدونم چرا زن ها باید انواع سختی ها رو برای رسیدن به معیارهای زیبایی بکشن، حداقلش همین بند انداختن، ازون ور برای پسرها مد اینه که همه چی شل و ول و وارفته و هپل باشه.
جالبه که به نظر من واقعا این دلیل قانعکنندهست! :)
واااای آره تازه برامون قیافه هم می گرفتن و فکر می کردن چه خوشتیپ هایی هستن
این سوالو منم از مامانم دارم
سلام
کجایین؟
شرمنده خیلی حوصله نداشتم و سر در گم بودم