یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

چالش های جدید

داریم اماده بشیم بریم یک مرکز خرید و ستی شلوارک لی اش رو برداشته که بپوشه می گم مامان جان امروز اینو نپوش هروقت خواستیم بریم پارک یا خونه ی دوستات می تونی بپوشیش

برو یک شلوار بلند بپوش با تعجب میگه چرا اخه ؟!! هوا گرم و منم این شلوارکم رو دوست دارم

میگم اخه ممکنه اونجا گشت ارشاد باشه و بهت گیر بدن .با تعجب بیشتر میگه چرا؟!!! میگم چون بزرگ شدی ..با اصرار میگه ولی من که پارسال تابستون همه اش این شلوارکم رو می پوشیدم ..می دونم مادر جان ولی الان بزرگتر از پارسال شدی و ممکنه که گیر بدن خودم برات یک شلوارک تا زیر زانو می خرم حالا فعلا برو همون شلوار بلندت رو بپوش 

قهر می کنه و با بغض میگه اصلا دوست ندارم بزرگ بشم دوست ندارم روسری بپوشم 

بغلش می کنم و میگم گوش کن ببین چی میگم از نظر من هیچ اشکالی نداره که شلوارک بپوشی ولی خب یکسری قانون وجود داره که ممکنه تو خوشت نیاد و دوست نداشته باشی اما متاسفانه مجبوری رعایتش کنی حالا هم اشک هات رو پاک کن می دونم این شلوارک رو خیلی دوست داری فردا عصری که خواستیم بریم پارک پشت خونه می تونی بپوشیش


نظرات 7 + ارسال نظر
بچه قورباغه چاق یکشنبه 22 اردیبهشت 1398 ساعت 13:52

سلام علیکم
عجب حکایتی - اسلام در خطر باشه دیگه نمیشه سکوت کرد

بدجور هم به خطر میوفته

زهرا دوشنبه 23 اردیبهشت 1398 ساعت 01:35

عقایدم با شما تفاوت داره اما کاش اینقدر اجباری و خشک و خشن نبود

مرسی زهرا جون که یک عقیده ی متفاوت رو می پذیری
وقتی با دوست چادریم که توی مهمونی ها با چادر گل گلی خوشگلش کنار من با بلوز و دامن می شینه و اتفاقا کلی حرف برای گفتن باهم داریم یا همسایه ی کناری که خیلی وقتا جلوی درب خونه باهم گپ می زنیم( اون با چادر و من با بلوز شلوار) با خودم میگم خب جامعه هم همینه کاش میشد همه مون اینجور کنار هم مهربون زندگی می کردیم

پریا دوشنبه 23 اردیبهشت 1398 ساعت 10:52

اینو که تعریف کردی یاد خواهر زادم افتادم که چقدر براش سخته مانتو بپوشه و روسری سر کنه. واقعا این حجاب اجباری برام توجیح نداره!!!!!

نوجون ها خیلی براشون سخت هست
دوقلوهای دوستم فقط برای اینکه محبور نباشن روسری سر کنن تیپ های پسرونه می پوشن

زهرا از خوزستان سه‌شنبه 24 اردیبهشت 1398 ساعت 13:38

فکر کنم یکی دو روز قبل این پست رو خوندم اما سکوت کردم چون هر چی بگم فایده نداره من خودم حجابم معمولیه توی اینستا عکسهای منو میبینید اما با حجاب اجباری مخالفم و روزی حجاب آزاد بشه من یکی با اجازه ی همسر محترم کشف حجاب میکنم ....حقیقتا امروز رفتم بیرون خرید داشتم اتوبوس واحد کولر نداشت از گرما آب پز شدم تو دلم گفتم لعنتیییی کی حجاب برداشته میشه با تاپ شلوارک بریم بیرون باد خنک بهمون بخوره

منم همینطور

لیلا شبهای مهتابی چهارشنبه 25 اردیبهشت 1398 ساعت 20:56 http://www.yalda4000.blogfa.com

وااااای که منم این روزا بدجور عصبی هستم به خاطر همین اجباااار... به همکارام میگم باور کنید خستگی و کلافگی این روزای ما سر کار، بیشترش به خاطر این پوششه تو این هوا.... با اینکه هنوز اینجا بارندگیه و هوا گرم نشده. ولی واقعا سخته. وقتی میرسم خونه با یه حالت ناراحتی و باسرعت نور لباسامو پرت میکنم یه گوشه. و عصر که میخوام برم بیرون کلا از حرصم یه تیپ متفاوت میزنم یه مانتوی آستین کوتاه جلو باز خنک با تیشرتم... و یه شال سبک

از همه بدتر این دوگانگی هست
گاهی حسرت می خورم به این دوست محجبه ام که همیشه خود واقعیش هست

ربولی حسن کور یکشنبه 29 اردیبهشت 1398 ساعت 14:24 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
گاهی فکر میکنم آقایونی که این قدر سفت و سخت از حجاب اجباری دفاع میکنند اگه طبق اسلام خودشون مجبور بودند چادر بپوشند چه حسی داشتند!

سلام اقای دکتر
اشکال همینحاست که اقایون برای خانوما قانون می نویسن و تصمیم می گیرن

واتو واتو دوشنبه 20 خرداد 1398 ساعت 09:44 http://zehne-bi-alayesh.blogfa.com

آقا فرمود ک تهدیدها رو ب فرصت تبدیل کنیم. بنظرم ب ستی تفهیم کنید ک از الان درستو بخون برو از اینجا . دست مامانتم بگیر ببر . هم خوب میخونه هم ب اون چیزی ک میخاد میرسه. بیکاری والا ک بمونی


کلا ما گوش به فرمانیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد