یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

بیست و یکسال سال عمریست ها

دیروز صبح سپهر رو بردیم دانشگاه صنعتی شریف برای ازمون ورودی دبیرستان انرژی اتمی و یک لحظه یاد اولین روز هودم افتادم و باورم نمیشه که 21 سال از ورود من به این دانشگاه گذشته باشه 

نتیجه ی ازمون فردا مشخص میشه و اون تعدادی که قبول میشن پنجشنبه ازمون مرحله دوم رو میدن

سپهر علامه طباطبایی شعبه ی کارگر رو قبول شد و سال اینده یا انرژی اتمی میره یا علامه بهرحال مسیرش دور هست

اولین جلسه ی ساز با سیاوش کامکار برگزار شد و سپهر که قبلش خیییلی هیجان و استرس داشت از کلاس راضی بود 

این روزا با امتحان های سپهر و کلاس های شنا و اسکیت ستی می گذره و البته تند تند هم می گذره


بعدا نوشت: سپهر مرحله ی اول ازمون رو قبول شد هوراااا( معلومه خیلی ذوق کردم؟:)) )

مرحله ی دوم ازمون تشریحی هست که پنجشنبه صبح توی خود دبیرستان انرژی اتمی برگزار میشه


نظرات 10 + ارسال نظر
زهرا شنبه 6 خرداد 1396 ساعت 23:30 http://pichakkk.blogsky.com

قبول داری حس ادم هم خیلی عوض شده؟
من پارسال که رفتم دانشگاه مون، حس می کردم چقدر عوض شده و زمان ما حال و هواش بهتر بود!!!
برعکس تصورم، دلم گرفت از اینکه باز اونجا رو دیدم.

اره حس اش که عوض شده
خودمم چندسال پیش واسه افطاری گروه کوه که رفته بودم دیگه احساس مالکیت نمی کردم چون خیییلی جو اش عوض شده بود
ولی ایندفعه یک حس دیگه بود حس گذر عمر و اینکه حالا نوبت نسل بعدی شده

زهرا یکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت 13:09

ایول به سپهر. ما هم همچین معلم موسیقی ای نسیبمون بشه!!والا! البته من پیانو میزنمتو گروه ستی هستم خلاصه

خب پس منتظر انوشیروان روحانی باشین( تو و ستی)

سمیه.س یکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت 13:51

مخی بودی برا خودت ها. شریف.
باریکلاااااا دختر

یک همچین ادمی بودم

تنها یکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت 21:21

پس من چی که ٢٧ سال قبل واردش شدم؟!!! هر وقت میرم دانشگاه احساس پیری میکنم برای همین خیلی دوست ندارم برم
تبریک برای قبولی گل پسرت عزیزم
امیدوارم یه روز ببری شریف ثبت نامش کنی عزیز دلم

من که باورم نمیشه این همه سال گذشته
راستش دیگه خیییلی احساس تعلق خاطر تمی کنم چون جو و محیط خییلی عوض شده ولی هنوزم اونجا رو دوست دارم و برای من نقطه ی عطفی بوده
ولی اینبار که با سپهر رفتم یک حس دیگه داشتم این حس که دیگه جای نسل جدید و بچه ها مون هست
امیدوارم سه سال دیگه سپهر واسه ثبت نام بیاد این دانشگاه

زهرا دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت 11:02

باریک که قبول شده اما یه لحظه دلم برای خودمون سوخت. منم هم سن سپهرم و تا حالا شونصد تا ازمون ورودی دادم.(البته نتیجه های مطلوبی هم گرفتم)اما میدونید چیه!؟!؟ما بچگی نکردم. من نمیدونم چ ادا اطواریه ک از بچه ک میخواد بره پیش دبستانی ازمون میگیرن،کلاس اول ازمون میگیرن ...خلاصه تا کنکور شونصد تا

عوضش اب دیده میشین

مهشید دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت 12:44

سلام. من هیچوقت این حس رو تجربه نمی کنم. می دونی چرا؟
چون همون محل تحصیلم مشغول به کار شدم و هر روز دارم می بینمش. و هنوزم احساس مالکیت دارم تازه این حسم بیشترم شده به خاطر کارمندیم
آفرین به سپهر و مادر و خواهر سپهر
یه وقت بابای سپهر ناراحت نشه بهش آفرین نگفتم؟
ولی طی تحقیقات به عمل اومده 80 درصد هوش فرزند به مادر میره. آیکون خود و همجنس تحویل گیری

سلام مهشید جان
دخترا چطورن؟
چه خوب که همونجا مشعول کار شدی .منم بودم حس مالکیتم بیشتر میشد
این تحقیقات چقدر خوب و منطقی هست
اتفاقا دیشب داشتم به همسرجان می گفتم پسر منه و به خودم رفته و سر این موضوع کل کل می کردیم
پس برم این تحقبقات رو نشونش بدم

سپیده دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت 14:48

تبریک میگم.انشاالله مراتب بالاتر و شیرینی قبولی دانشگاش

ممنون سپیده

ربولی حسن کور چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت 16:20 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
به امید موفقیت سپهرخان در آزمون فردا (پنجشنبه)

سلام اقای دکتر
ممنونم

گندم یکشنبه 14 خرداد 1396 ساعت 12:50

اول به تو برای تربیت فرزندانی باهوش تبریک می گم بعد به سپهرجان

ممنونم گندم عزیز

یه مامان دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت 02:11

بابا نابغه بابا باهوش بابا شرییییییف. ایول به پسر گلتون که جا پای مامانش میزاره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد