یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

از سری ماجراهای دایی ممر

داداش جان می فرمان که  در اولین تعطیلات بعد از نامزدی قراره عروس جان بیاد تهران و می خواد یک سفر کوتاه باهم برن و ازم می خواست که بهش چندتا جا پیشنهاد بدم بعد وسط مذاکره می گه اصلا شما هم بیاین و دسته جمعی بیشتر خوش می گذره

می گم عزیزم لطفا واسه اولین سفرتون با خودت سرخر نبر.می گه نه اخه اونم خیییلی دوست داره با شماها و مخصوصا ستی باشه می گم درسته ولی نه واسه اولین سفر 

خلاصه هی اون می گه هی من می گم اخرشم می بینم به هیچ سراطی مستقیم نیست می گم اصلا اون تاریخ ستایش جشن ورود به مدرسه داره و نمی تونیم بیایم


تصور کن ادم با همسرش بره سفر اونم اولین سفر بعد خواهرشوووور و بچه هاش هم همراهش باشن انصافا ظلم هست والا :))


پ.ن: امیدواریم دایی ممر جان به رابطه خواهرشووور و عروس گند نزنن .الهی امین

نظرات 10 + ارسال نظر
زهرا یکشنبه 31 مرداد 1395 ساعت 19:53

پری پاشو برووووو
خیلی خوش می گذره
اخه تو دیگه چه مدل خواهرشوور هستی


خواهرشوهر هم خواهرشوهرای قدیم

یه مامان دوشنبه 1 شهریور 1395 ساعت 00:39

وای اگه بری یه حال اساسی میدی به مجمع خواهرشوهران لج درار . جان من برو

فکر کن
دیگه مطمینا همین اول کار به خون تشنه میشه

ماری بانو دوشنبه 1 شهریور 1395 ساعت 01:41

خدایا از این مدل خواهرشووووهر ها نصیب مان بگردان
خدا کنه خواهر دیوید اینجوری باشه، اصلا خواهر نداشته باشه هم موردی نداره به جان خودم

انشالله ( ایکون یک عدد خواهرشوهر از خودراضی)
منم با خواهر نداشتنش موافق ترم
داما خارجی هست؟ چه باحال

آذردخت دوشنبه 1 شهریور 1395 ساعت 08:04 http://azardokht.blog.ir

بَه‌بَه به این خواهر شوهر.
اما خداییش قبول دارید درصد بالایی از سوءتفاهم‌های مابین خواهرشوهر و مادرشوهر با عروسها تقصیر همین آقایونه که بلد نیستند مرزها رو درست تنظیم کنند؟
اصلا هرچی می‌کشیم از دست این مردهاست!

کاملا با این حرفت موافقم اذردخت جان و می خواستم اخر پستم بنویسم که مردها کی می خوان یاد بگیرن که یک رابطه رو چحوری مدیریت کنن ولی منصرف شدم و گفتم شاید به اقایون خواننده بر بخوره
ایشششس از دست اقایون

زهرا دوشنبه 1 شهریور 1395 ساعت 08:25

من باز اومدم تشویقت کنم که پاشو برو پری
خیلی داری کم کاری می کنی
آبروی هر چی خواهرشوور بود رو بردی با این کارهات
به هر حال،از ما گفتن باشه، گربه هه رو نکشی، عروس می کشه. بعدشم دیگه هر کس بیاد بناله و غر بزنه، خر است
ولی گذشته از شوخی، تندیس بلورین خواهرشوور نمونه رو دودستی تقدیم خوده خودت می کنم. باشد که بقیه ی خواهرشوور ها هم یاد بگیرن

دیووونه
خر است عالی بود

سوری دوشنبه 1 شهریور 1395 ساعت 10:23

واقعا دایی ممر آخرشه

دای ممر حرف نداره
ایکون یک عدد خواهرشووور

لیلا شبهای مهتابی دوشنبه 1 شهریور 1395 ساعت 16:18 http://www.yalda4000.blogfa.com

منم موافقم که هر چی رابطه خوااااهر شوهر و عروس گند خورده آتیشش از گور آقایون بوده...نمونش داداشم که البته نن فقط همین یه دونه داداش رو دارم خودش دسی دسی گند زد به رابطه منو خواهرک و خانمش......خبر الکی برد تحویل داد و از همین ناشی بازی هایی که مختص مرداست.....با این مدیریت مزخرفش باعث شد چند ساله با خانمش حرف نزنیم.....اییییش.....پی نوشت 1:قابل توجهتون که خانمش آخونده یعنی طلبست و همیشه میره رو منبر و تو مجالس بهش میگن بعد خوتدن روضه سخنرانی کن درباره رابطه خووواهر شوعر و عروس حرف میزنه چقد تابلوعه این عروس...همه هم برمیگردن به ما نگاه میکنن...داداشم هم نیمه آخونده و هم مهندس شیمی.......

دلت پر بودها لیلا جان

فری دوشنبه 1 شهریور 1395 ساعت 17:42

واقعا بعضی از مردها این چیزا رو نمی دونن. اما آفرین به شما
خواهر شوهر خوب بذارید خودشون تنها برن تا خاطره خوبی
براشون بشه.

الناز پنج‌شنبه 4 شهریور 1395 ساعت 10:49

نری شیرمو حلالت نمی کنم

مهشید دوشنبه 17 آبان 1395 ساعت 10:17

سلام. خوبید من اومدم. خیلی خوشحال شدم بابا 1.ستایش که دیگه خوب خوب شد و 2.داداشتون که بچه دار شدن و3.دایی ممر که بالاخره مزدوج شدن
انگار سال 95سال تو هست ها. تبریک
درضمن سراط رو اشتباه نوشتید درستش کنید

به به مامان مهشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد