یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

مامان و بابا

+صدای تلویزیون رو کم کن مگه نمی بینی بچه خوابه

- کم کردم الان خوبه؟

+اخه چقدر اخبار می بینی الان رییس جمهوری یا وزیر که نیم ساعت به نیم ساعت اخبار همه ی شبکه ها رو چک می کنی.بده من اون کنترل رو می خوام سریالم رو ببینم

_ عصری دیدیش اخه مگه چندبار در طول روز نیگاش می کنی

+تشد با دقت ببینم ستایش هی حرف می زد کنترل بده پاشو برو به بچه سر بزن ببین خوابه یا نه

صدای راه رفتن پا میاد بعدشم یکی از بالای سرم داد می زنه خانوم خانوم بیا ببین پتوشون کم نیست .دوباره صدای پا میاد و مامان اروم می گه چرا داد می زنی مگه نمی بینی خوابن ..یکی روم پتوی اضافه می اندازه..

_میگم ستایش از اونور تخت نیوفته

+یواش تر حرف بزن بچه بیدار می شه .خب برو چندتا بالشت بیار بزار اونور تخت که ستایش نیوفته

_ صدای سریالت تا اینجا هم میاد بعد به صدای اخبار من گیر می دی

+ اخ اینجای سریال رو عصری هم ندیدم .تو هم یواش تر حرف بزن بچه خوابه

این مکالمه تا نیم ساعت بعد هم ادامه داره و توی تمام مکالمه منظور از بچه منم !!!وگرنه که ستایش اسم داره :)))

پینوشت: مامان خداروشکر بهتره و منم امشب برمی گردم 

اولین بار بود بدون سپهر جایی می رفتم ها 


نظرات 11 + ارسال نظر
aftab mahtab جمعه 27 آذر 1394 ساعت 19:22

elahi hamishe sayashon bala saret bashe. che lezati az in , bishtar ke baba mamana hanooz ma ra bache midonan.vaghti in joori harf mizanan adaam mitone khodeshoo loos kone hanooz

ایشالله همیشه سلامت باشن

یه مامان جمعه 27 آذر 1394 ساعت 23:27


عااااااااااااالی بود خداییش. همه مامان بابا ها کپ همن

ما هم همینجوری می شیم

مصی شنبه 28 آذر 1394 ساعت 03:04

چه خوب ک هنوز بچه یک خانواده ای.

تنها شنبه 28 آذر 1394 ساعت 15:37

ای جان!!!
چه کیفی داره که آدم هنوز خونه باباش بچه است و یکی ناز آدم رو بی منت و توقع میکشه

دقیقا

بچَهَ
َبا لحن فامیل دور بخون وقتی بچه شو صدا میزد
بچَهَ


دیوونه

لیلا شبهای مهتابی یکشنبه 29 آذر 1394 ساعت 21:16

آااااااای جووووووونم... بچه خوابه

نیایش یکشنبه 29 آذر 1394 ساعت 22:09

سلام.
بعد من انتظار دارم دیگه بهم نگن بچه خدا همه مامان و باباهارو حفظ کنه...بزرگترین نعمت زندگی هستن

بچه همیشه بچه ست حتی اگه 40 سالش بشه

suri دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 19:29

این بچه بودن خعلی خوبخ. من برا بابام اینا هنوز ۱۰ ساله ام

یه مامان سه‌شنبه 1 دی 1394 ساعت 14:49

پری خانووم تو نوشته ها دیدم کتاب خونی. اگه میشه دو سه تا کتاب خوب بهم معرفی کن.

مامان جان من رمان دوست دارم و نمی دونم شما چه تم کتابایی رو می پسندی ولی بین رمان هام کتابای مسعود بهنود رو خیلی دوست داشتم رمان های تاریخی هستن که معمولا شخصیت اول داستانشون یک زن هست مثل امینه , کوزه بشکسته, این سه زن. کتاب "من چراغ ها رو خاموش می کنم "زویا پیرزاد رو هم خیلی دوست داشتم

ی رهگذر سه‌شنبه 1 دی 1394 ساعت 18:21

واسه ما هم بچه ای البته


چرا؟!

یه مامان جمعه 4 دی 1394 ساعت 12:35

مرسی عالین کتابا ممنون از لطفتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد